با سلام به وبلاگ معلم كلاس ششم خوش آمديد؛ لطفاً با نظرات خود ما را ياري نمائيد؛ اميدوارم لذت ببريد و براي بهتر شدن وبلاگ نظر بدهيد؛ برش هایی از مغز انیشتین،نابغه قرن بیستم
زیارت عاشورا


برشهایی از مغز یکی از نوابغ بزرگ قرن بیستم در موزه ای در فیلادلفیا به نمایش گذاشته شده است، برشهایی که بسیاری از محققان با مطالعه بر روی آن به اسراری از دلیل هوش بالای انیشتین پی برده اند.

درصورتی که علاقمندید بدانید مغز یک نابغه چه شکلی دارد، بهتر است سفری به فیلادلفیا داشته باشید، زیرا در آنجا می توانید برای اولین بار 46 قطعه از مغز آلبرت انیشتین، فیزیکدان نظری که نظریه نسبیت عمومی را مطرح کرد، از نزدیک ببینید.

این قطعات از مغز یکی از نابغه ترین فیزیکدانان جهان در موزه "موتر" و کتابخانه "پزشکی تاریخی" برای 9 روز به نمایش گذاشته خواهند شد. علاقمندان می توانند 46 قطعه از مغز این نابغه را به همان شکل که هست مشاهده کرده و بخشهایی از آن را نیز در زیر میکروسکوپ مشاهده کنند.

این برشها از مغز انیشتین از سال 1955 که وی در سن 76 سالگی دار فانی را وداع گفت، سفر طولانی و عجیبی داشته اند. "توماس هاروی" آسیب شناسی که کالبد شکافی انیشتین را انجام داد، طی یکی از مراحل استاندارد کالبد شکافی بخشی از مغز انیشتین را از جمجمه اش خارج کرد اما نتوانست آن را به جای خود بازگرداند. وی بعدها اظهار داشت که پسر انیشتین به وی اجازه داده تا این بخش از مغز را بردارد اما خانواده انیشتین این ادعا را رد کرده اند.

هاروی در افتضاحی که در پی این رویداد به بار آمد، کار خود را از دست داد اما مغز انیشتین را نگه داشت. طی سالها او بخشهایی از مغز را برای عصب شناسانی که تلاش در درک ساختار مغزی داشتند که انیشتین را به یک نابغه تبدیل کرده بود، ارسال می کرد.

هاروی برای آموزش تکنیک برش به فیلادلفیا سفر کرد و در آنجا بود که قطعه به جا مانده از مغز انیشتین در لابراتوار آسیب شناسی به نام "ویلیام اریک"برش خورده و به قطعات مختلفی تقسیم شدند. هاروی به عنوان تشکر از اریک که این فن را به او آموخته و نمونه مغز را در لابراتوارش برش داده بود، 46 برش از آن را به وی هدیه داد. ضخامت هر یک از این برشها 20 تا 50 میکرون است.

زمانی که اریک در سال 1967 درگذشت، همسرش قطعات را به پزشکی دیگر به نام "الن استینبرگ" اهدا کرد و در نهایت وی نیز برشها را به "لوسی رورک آدام" عصب-آسیب شناس بیمارستان کودکان فیلادلفیا سپرد. وی نیز به تازگی تصمیم گرفته است تا این برشها را به موزه موتر اهدا کند.

محققانی که بر روی مغز این نابغه مطالعه کرده اند می گویند تعیین عاملی ویژه در مغز انیشتین که منجر به بروز نبوغ باورنکردنی اش شده بسیار دشوار است، با این همه شاید ساختار میکروسکوپی مغز انیشتین که پس از مرگش به صورت غیر طبیعی جوان به نظر می رسید یکی از این عوامل باشد.

بر اساس گزارش لایو ساینس، محققان بر این باورند که مغز او توان ساخت "لیپوفوسین"، پسماند سلولی که با سالخوردگی در ارتباط است را نداشته و عروق خونی در مغز او نیز از ساختار و شکل بسیار خوبی برخوردار بوده اند به طوری که محققان می گویند مغز او در زمان مرگ ساختار مغز فردی جوانتر از 76 سال را داشته است، عواملی که شاید در نبوغ انیشتین تاثیرگذار بوده اند.

 



تاريخ : جمعه 5 دی 1393برچسب:, | 9:29 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

دماغ تک‌تک انسان‌ها دروغ را لو می‌دهد، درست مثل پینوکیو!

 



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 5 دی 1393برچسب:, | 9:13 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

دانشمندان معتقدند حقایقی در زمین وجود دارد که اکثر آنها را در سال 2012 یافته اند.

 

به گزارش خبرگزاری آد نیوز، حقایق توسط زمین شناسان و باستان شناسان به ثبت رسیده است.

1- زمین گرد نیست !!!


به گفته ی دانشمندان زمین یک کره است اما به دلیل نیروهای گرانشی آن یک دایره کامل نیست و در واقع یک برآمدگی در اطراف خط استوا در کره زمین وجود دارد و شعاع قطبی زمین 3.949.99 مایل است.

2- 24 ساعت در یک روز وجود ندارد!

3- زمین یک سیاره دوقلو است که نام قل دیگر آن Theia‌ است!

4- بیش از 90 درصد اقیانوس ها هنوز ناشناخته است.

5- سردترین دما 128.6- بوده است.

6- مرتفع ترین نقطه روی زمین اورست نیست!!



تاريخ : جمعه 5 دی 1393برچسب:, | 9:7 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

ورود سم حشرات به بدن می‌تواند آسیب‌زا یا حتی کشنده باشد؛ اما محققان اخیرا دریافته‌اند که در زهر زنبور ماده‌ای وجود دارد که می‌تواند با قرارگرفتن در یک کپسول نانو به جنگ ویروس HIV برود.



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 5 دی 1393برچسب:, | 9:4 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

در طبیعت پرندگانی وجود دارند چون پنگوئن یا شترمرغ که به رغم داشتن بال علاقه‌ای به پریدن از خود نشان نمی‌دهند. اما جانورانی نیزهستند که به رغم نداشتن بال به گونه‌ای پرواز می‌کنند. بعضی از این نمونه‌ها.

 

ماهی‌های پرنده

 

ماهی‌های پرنده به صورت گروهی از سطح آب خارج شده و با قوسی در هوا دوباره به درون آب فرومی‌روند.

ماهی‌های پرنده اقیانوس‌ها

 

ماهی‌های پرنده‌ای نیز هستند که قابلیت پرواز خوبی دارند. آن‌ها در اقیانوس‌ها و در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری زندگی می‌کنند. باله‌های آن‌ها رشد بسیار یافته و چون بال شده‌اند. این ماهی‌های پرنده سرعتی تا ۷۰ کیلومتر در ساعت دارند و می‌توانند تا ۴۰۰ متر در سطح آب پرواز کنند.

جهش به هنگام احساس خطر

این نوع ماهی که در رودخانه‌ها و دریاچه‌های آمریکای جنوبی زندگی می‌کند، قادر به پرواز است. پرواز این نوع ماهی سرخوردن بر سطح آب نیست. این نوع ماهی به هنگام احساس خطر با باله‌های قوی، خود را با جهشی سریع به شدت از آب به بیرون پرتاب می‌کند.

مرکب‌ماهی پرنده

افسانه نیست، واقعیت دارد. ماهی مرکب، که در گویش مردم جنوب ایران "خساک" نامیده می‌شود، می‌تواند به خارج از آب بپرد. این ماهی با احساس خطر ماده‌ای چون مرکب مشکی در آب پخش می‌کند.

موشک‌های کوچک

ماهی مرکب، با احساس خطر می‌تواند به سرعت به خارج از آب پرتاب شود. ماهی مرکب به‌هنگام پرتاب به خارج از آب قوسی ۳۰ متری را در سه‌ثانیه طی می‌کند و چون موشک بار دیگر به درون آب فرو می‌رود.

پرندگان پرواز می‌کنند

پرنده به جانوران مهره‌داری گفته می‌شود که بدنی پوشیده از پر دارند، خونگرم‌اند، بال دارند، بر روی دوپا راه می‌روند و تخم می‌گذارند. بیشتر پرندگان توانایی پرواز دارند، اما طوطی شب به رغم داشتن بال قدرت پرواز ندارد.

صعودکننده پرتوان

نه، این طوطی قادر به پرواز نیست. کاکاپو یا طوطی شب، تنها نوع طوطی در جهان است که نمی‌تواند پرواز کند. قدرت راه‌پیمایی او اما بسیار زیاد است و می‌تواند به راحتی تا راس درخت صعود کند. کاکاپو از بالای درخت به کمک بال‌هایش، که نقش چتر نجات را دارند، به روی زمین برمی‌گردد. این نوع طوطی در نیوزیلند زندگی می‌کند. کاکاپو زندگی شبانه دارد، جثه‌اش بزرگ است و سنگین و متاسفانه با خطر انقراض روبروست.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 



تاريخ : جمعه 4 دی 1393برچسب:, | 23:53 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

 

قدیمی ترین هاي جهان شناسايي شد

 



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393برچسب:, | 17:36 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

فیثاغورث در 582 سال قبل از میلاد در شهر ساموس یونان به دنیا آمد .

هیچ دانش آموزی وجود ندارد که قضیه معروف او را نداند و در حل بعضی از مسائل هندسی از آن استفاده نکرده باشد .از قضیه فیثاغورث در اکثر رشته های علمی استفاده می شود .این قضیه ثابت می کند که در هر مثلث قائم الزاویه مجموع مربع های دو ضلع مجاور به زاویه قائمه مساوی با مربع وتر است .

مصری ها بدون آنکه قضیه فیثاغورث را بدانند از آن استفاده می کردند ،اما فیثاغورث اولین کسی بود که به برهان اساسی این قضیه پی برد .

فیثاغورث چندین بار به مصر سفر و از مراکز آموزشی آنجا دیدن کرد ،ولی سفرهای او به مذاق خیلیها جور نبود ،چون در سال 529 قبل از میلاد به دستور پلی کراتساس یونان به ایتالیا تبعید شد .او و پیروانش مکتبی را پایه ریزی کردند که از تساوی مذهبی در آن صحبت می شد .این گروه از طبقه اشراف ومشهور به فیثاغورثیان  بودند .آنها در خفا سوگند یاد کرده بودند ،به پیمانی که بسته اند وفادار بمانند .

فیثاغورثیان اعتقاد داشتند روح آدمی فنا ناپذیر است ،یعنی در طی سالیان بارها وبارها به زمین بر می گردد و در وجود آدمیان دیگری تجلی می کند آنها حتی معتقد به این اصل بودند که بین انسان و حیوان رابطه خاصی وجود دارد و گاهی روح انسان در جسم یک حیوان تجلی می کند .

فیثاغورث نیز مانند گالیله و کوپر نیک باور داشت که تمام سیارات به دور خورشید می چرخند و خورشید مرکز عالم است . او حتی به این نکته نیز عقیده داشت که تمام ستارگان و سیارات و اقمار به شکل کره هستند ، چرا ؟ جواب آن روشن است ، چون اعتقاد داشتند که کره کاملترین شکل هندسی است در میان فیثاغورثیان گروهی ریاضیدان ، ستاره شناس و زیست شناس وجود داشتند آنها کشفیات بزرگی انجام دادند ، مثلاً می توان به کشفیات اعصاب بینایی و شیپور استاش دستگاه شنوایی اشاره کرد . از جمله کارهای ارزنده ای که این گروه انجام دادند ، استفاده از علم ریاضیات در موسیقی است . آنها با استفاده ار نت آهنگی را می نواختند که شنیدن آن خالی از لطف نبود .

ارسطو ، حدود دو قرن بعد درباره فیثاغورثیان گفت :

((آنان تنها گروهی بودند که در خواندن و مطالعه و تکمیل ریاضیات کوشیدند و این علم را پایه ریزی کردند . آنها به این نکته معتقد بودند که قوانین حیات هر موجود زنده ای از اصول ریاضی پیروی می کند .



تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393برچسب:, | 3:27 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

ارسطو ،384 سال قبل از میلاد در شهر استاگیرا در شمال دریای اژه به دنیا آمد .پدرش از پزشکان مخصوص دربار پدر بزرگ اسکندر بود .

اسکندر در چهارده سالگی زیر نظر ارسطو به تعلیم مشغول شد .او که بعدها به اسکندر کبیر معروف شد ،در زمان داریوش سوم پادشاه هخامنشی به ایران حمله کرد و تخت جمشید و کتابخانه آنرا به آتش کشید .

ارسطو تحقیقات ابتدایی را نزد پدر دانشمندش فرا گرفت .پدر ارسطو که به استعداد فرزند پی برده بود ،علاقه داشت که او در رشته علوم طبیعی تحصیل کند .ارسطو در هفده سالگی به آتن سفر کرد .آن زمان آتن مرکز آموزش علوم بود .ارسطو در آتن زیر نظر افلاطون به کسب دانش پرداخت و در این زمان بود که نبوغ او ظاهر شد .تیزهوشی ارسطو او را پیش افلاطون عزیز کرده بود ،ولی دیری نگذشت که رابطه گرم آنها به سردی گرایید ،زیرا ارسطو بیشتر علاقه مند به آموختن موضوعهای تازه بود و دیگر سخنان افلاطون برایش کهنه شده بودند .او به زودی به آنچه که در انتظارش بود رسید ومشهور شد .

 ارسطو حدود چهار صد تا هزار جلد کتاب نوشته است و این حجم کتاب در زمانی که ماشین چاپ وجود نداشته ،رقم قابل ملاحظه ای است .محتوای این کتابها به قدری زیاد است که بعید به نظر می رسد او به تنهایی این کار را کرده باشد مگر اینکه از صبح تا شب مشغول نوشتن بوده باشد که این نیز بعید به نظر می رسد ،پس نتیجه میگیریم که در نوشتن این کتب آسمانی به ارسطو کمک می کرده اند .

ارسطو علاوه بر تالیف ، کارهای بسیار دیگری انجام داد ، از جمله حدود هزار نفر را برگزیده و به آنها ماموریت داده بود تا روانه آسیا و یونان شوند و گزارش مفصلی از زندگی انواع جانوران (خشکی و دریا ) تهیه کنند .

ارسطو در زمینه های زیست شناسی و جانور شناسی کشف های زیادی کرده است که همه آنها از نظر علمی ارزش فراوانی دارند . او بیشتر اوقات به مطالعه زندگی جانوران می پرداخت ، نتایج مطالعات او بسیار سودمند بودند . او حتی گاهی به کنار دریا می رفت و مشغول جمع آوری موجودات زنده می شد . او معتقد بود که هیچ چیز نمی تواند به خودی خود به وجود آید .

ارسطو اولین کسی است که به کالبد شکافی جانوران پرداخت و تفاوتهای موجود در ساختمان درونی آنها را پیدا کرد و به این ترتیب ثابت کرد که زیست شناسی ، تنها مطالعه درباره ساختمان خارجی جانوران نیست .

اما او همانقدر که در علم زیست شناسی تبحر داشت و در فلسفه استاد بود از علم فیزیک اطلاعات کمی داشت . او اعتقاد داشت که جهان از چهار عنصر آب ، باد ، خاک و آتش تشکیل شده است . همچنین معتقد بود این زمین است که مرکز جهان است و خورشید و سیارات دیگر به دور آن می چرخند .

ارسطو دانشمند بزرگی بود و شهرتش باعث می شد که نظریه هایش حتی اگر نادرست هم بودند ، پذیرفته شوند . او اعتقاد داشت هرچه خود می گوید درست است و دیگران اشتباه فکر می کنند . به همین دلیل وقتی کپلر ، اختر شناس آلمانی در سال 1609 به این نتیجه رسید که سیاره ها روی مسیر بیضی شکلی در حرکتند ، می ترسید که فرضیه اش تحت تاثیر نظریه های ارسطو نابود شوند . حتی گالیله با این که اعتقاد داشت زمین دور خورشید می چرخد ، در برابر دادگاه تفتیش عقاید خلاف آن را گفت تا از سوختن نجات پیدا کند .



تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393برچسب:, | 3:26 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

 

جاذبه یا گرانش نیرویی است که  همه چیز را به سوی مرکز زمین می کشاند. قوه جاذبه سبب سقوط اجسام٬ جلوگیری از معلق ماندن انسان در فضا و گردش کره ماه می شود. هنگامی که ما جسمی را وزن می کنیم. در واقع مقدار نیروی جاذبه وارد برآن جسم را اندازگیری می کنیم. هر چقدر مواد تشکیل دهنده یک جسم فشرده تر باشد٬ آن جسم سنگین تر به نظر می رسد.

نه تنها کره زمین٬ بلکه تمام ستاره ها و سیاره ها به نوعی دارای نیوری کشش هستند. دانشمندان٬ این کشش را جاذبه می نامند. هر چه قدر یک ستاره یا سیاره ٬ فشرده تر و بزرگتر و به اشیای دیگر نزدیک تر باشد٬ آن اشیا را با قدرت بیشتری به سوی خود جذب می کند. خورشید از سیاره ها بسیار فاصله دارد٬ اما به قدری بزرگ است که جاذبه قوی آن ٬ سبب چرخش سایر سیاره ها به دور خودش می شود



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393برچسب:, | 1:30 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

موضوع زنده شدن مردگان یکی از موضوعاتی است که همیشه در ذهن بشر وجود داشته و هزاران سوال برای او مطرح کرده است؛ این که اصلاً آیا امکان دارد که مرده ها دوباره زنده شوند؛ چه کسانی زنده می شوند؛ چه زمانی زنده می شوند و ... ؟؟؟؟




ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393برچسب:, | 1:26 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

 آنچه كه درباره‌ مارهای سمی و غیرسمی برای كوه‌نوردان و طبیعت‌دوستان آموزنده است و نقش پیشگیریکتاب دانستنی های مار و اطلاعات عمومی دارد، در این نوشتار آورده شده است.

 

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393برچسب:, | 1:2 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

از زمانی که انسان شروع به شناخت دنیای اطرافش کرد با پدیده هایی همچون روز، شب،فصل ها و... آشنا شد تا با کمک آنها بتواند زمان درست برداشت محصول، ذخیره آذوقه ، جهت یابی مسیر و... را به درستی انجام دهد.

یافتن جهت های جغرافیایی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. به طور مثال هنگامی که در جنگل، کوهستان و... راه را گم کرده ایم(هنر زنده ماندن در طبیعت) و یا حتی برای فهمیدن ساعت ،جهت یابی لازم است.بهترین و دقیقترین روش برای تعیین جهت و مکان یابی ، استفاده از GPS و  قطب نما می باشد اما همیشه این ابزار، یا در دسترس نیست و یا احتمال خرابی آنها وجود دارد.در این مقاله میخواهیم  به نحوه جهت یابی در شرایط طبیعی بدون استفاده از قطب نما اشاره ای داشته باشیم.

 



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 23:58 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

 

تاریخ ایران
تاریخ ایران
دوران باستان
نیا-ایلامی ۳۲۰۰–۲۷۰۰ پ.م.
عیلام ۲۷۰۰–۵۳۹ پ.م.
منائیان ۸۵۰–۶۱۶ پ.م.
 
شاهنشاهی
ماد ۶۷۸–۵۵۰ پ.م.
  (سکاها ۶۵۲–۶۲۵ پ.م.)
هخامنشیان ۵۵۰–۳۳۰ پ.م.
سلوکیان ۳۱۲–۶۳ پ.م.
اشکانیان ۲۴۷ پ.م.–۲۲۴ پس از میلاد
ساسانیان ۲۲۴–۶۵۱
 
سده‌های میانه
امویان ۶۶۱–۷۵۰
خلافت عباسیان ۷۵۰–۱۲۵۸
زیاریان
۹۲۸–۱۰۴۳
صفاریان
۸۶۷–۱۰۰۲
آل بویه
۹۳۴–۱۰۵۵
سامانیان
۸۷۵–۹۹۹
 
غزنویان ۹۶۳–۱۱۸۶
سلجوقیان ۱۰۳۷–۱۱۹۴
خوارزمشاهیان ۱۰۷۷–۱۲۳۱
ایلخانان ۱۲۵۶–۱۳۳۵
چوپانیان
۱۳۳۵–۱۳۵۷
مظفریان
۱۳۳۵–۱۳۹۳
جلایریان
۱۳۳۶–۱۴۳۲
سربداران
۱۳۳۷–۱۳۷۶
 
تیموریان ۱۳۷۰–۱۴۰۵
قراقویونلو
۱۴۰۶–۱۴۶۸
تیموریان
۱۴۰۵–۱۵۰۷
آق‌قویونلو
۱۴۶۸–۱۵۰۸
 
معاصر اولیه
صفویان ۱۵۰۱–۱۷۳۶
 
افشاریان ۱۷۳۶–۱۷۴۷
زندیان
۱۷۵۰–۱۷۹۴
افشاریان
۱۷۴۷–۱۷۹۶
 
 
قاجاریان ۱۷۹۶–۱۹۲۵
 
معاصر
دودمان پهلوی ۱۹۲۵–۱۹۷۹
دولت موقت ایران ۱۹۷۹–۱۹۸۰
جمهوری اسلامی ۱۹۸۰–امروز


تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 23:22 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

خلا چیست ؟

محفظه ای که محتوی هیچ جسم مادی حتی هوا نباشد خلا نامیده می شود. به عقیده ی دانشمندان چنین چیزی نمی تواند وجود داشته باشد. زیرا هر قدر برای ایجاد خلا کوشش شود باز هم یک مولکول گاز یا ذره ای بسیار ریز غبار را می توان در آن پیدا کرد. پس هر چند که امکان خلا کامل وجود ندارد مفهوم فیزیکی آن عبارت از محلی است که فاقد هوا غبار و یا هر ذره مادی دیگری و خیلی رقیق باشد.


عملا برای ایجاد خلا در یک محفظه از تلمبه های مکنده استفاده می کنند. از این روش در موارد زیاد مخصوصا در صنایع غذایی استفاده کامل می برند. بین وسایل خانگی که در آن از خلا استفاده شده است. ترموس را می توان نام برد. ترموس ظرف عایقی است که اگر مایعات سرد یا گرم در آن ریخته شود در مدت یک شبانه روز و یا بیشتر در دمایی تقریبا ثابت نگه می دارد. قسمت اصلی ترموس یک ظرف شیشه ای دو لایه است که هوای داخل آن را مکیده اند تا از هدایت گرما به وسیله هوا جلوگیری شود.

در لامپ تلویزیون نیز خلا ایجاد شده است. در مورد لامپ تلویزیون بد نیست بدانیم که حجم آن از حد معینی نمی تواند تجاوز کند زیرا به هر میزان که به مساحت لامپ افزوده شود به همان نسبت نیروی حاصله از فشار هوا نیز افزایش می یابد و امکان شکستن لامپ بیشتر می شود. دیگر اینکه بر خلاف تصور عده ای از مردم لامپ خلا تلویزیون اگر بشکند خرده شیشه های آن به اطراف پراکنده نخواهد شد و خطری متوجه ما نخواهد شد زیرا چون در لامپ خلا ایجاد شده است در صورت شکستن احتمالی لامپ قطعات آن تحت تاثیر فشار هوای محیط فقط به داخل خواهد ریخت

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 22:55 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

با کلیک بر روی هر یک از موارد ذیل می توانید به مطالب آن ، دسترسی داشته باشید.


اسلایدهای تمرین های پیاده سازی شده با دلفی لیست برنامه های نصب شده در ویندوز
"Hibernate" یا "Sleep"، کدام عملکرد بهتر است؟ COPY متن، بدون باز کردن فایل متنی
آموزش کار با نرم افزار OneNote با Salfeld Child Control مراقب فرزندتان در استفاده از رایانه باشید
سرعت کامپیوترخود را ماورایی کنید ایمیل کردن فایل Word به طور مستقیم
افزودن و درج نشانه گذاری Bullet/Numbering در برنامه Word (سال هفتم) آشنایی با کلید های میانبر که سرعت شما را در word افزایش می دهند
افزودن کاراکترهای ویژه Symbol در برنامه Word 2010 (سال هفتم) افزودن و ایجاد نمودار Chart در برنامه Word (سال هفتم)
عکس گرفتن از محیط کامپیوتر بوسیله Word 2010(سال هفتم)  ذخیره فونت های بکاررفته در متن نوشته شده با Word 2010 (سال هفتم)
فارسی سازی اعداد در فرمول نویسی Word ذخیره اتوماتیک سند شما توسط Word 2010 (دانش آموزان هفتم)
آموزش طراحی و تایپ سؤالات امتحانی (ویژه معلمان و دبیران) آموزش تولید محتوای الکترونیکی با نرم افزار فلش
آشنایی با اینترنت
 
(کاربردهای اینترنت -تار جهان گستر (WWW) و عصر فن آوری ارتباطات و اطلاعات)
رباتیک
آموزش فارسی win rar برای فلش مموری خود رمز بگذارید
آشنایی و آموزش Express Outlook نکته ای مهم در نگهداری از فلش مموری
آشنایی و آموزش Access چطور دیرتر به نصب مجدد ویندوز دچار شویم؟
مبانی شبکه ویندوز را قانونی کنیم
نکات کار با فایلها کتاب شاه کلید کامپیوتر
ترفندهای ویندوز 7 چقدر با نسل بعدی کامپیوترها آشنا هستید؟
تبدیل محتوای word به power point وبلاگ، ابزار آموزشی
ویندوزتان را رایگان ویزیت کنید! تعیین رنگ دلخواه در Excel 2007
موتور جستجوگر بینگ چگونه در ویندوز ۸٫۱ به صورت مستقیم وارد دسکتاپ شویم ؟؟
آموزش رسم جدول در word درس هایی از پاورپوینت


تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 22:23 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

شما عزیزان می توانید برای دریافت مقالات نجوم در مقطع ابتدایی روی عنوان "مقدماتی" و در مقاطع بالاتر روی عنوان "پیشرفته" کلیک نمائید.

 

 



تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 22:19 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

ولادت

ولادت حضرت مهدي صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نيمه شعبان سال 255يا 256هجري بود پس از اينكه دو قرن و اندي از هجرت پيامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادي ( ع ) و امام يازدهم حضرت عسكري ( ع ) رسيد ، كم كم در بين فرمانروايان و دستگاه حكومت جبار ، نگراني هايي پديد آمد . علت آن اخبار و احاديثي بود كه در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسكري ( ع ) فرزندي  تولد خواهد يافت كه تخت و كاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد كرد و عدل و داد را جانشين ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احاديثي كه بخصوص از پيغمبر ( ص ) رسيده بود ، اين مطلب زياد گفته شده و به گوش زمامداران رسيده بود   در اين زمان يعني هنگام تولد حضرت مهدي ( ع ) ، معتصم عباسي  ، هشتمين خليفه عباسي   ، كه حكومتش از سال 218هجري آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مركز حكومت عباسي   قرار داد اين انديشه - كه ظهور مصلحي پايه هاي حكومت ستمكاران را متزلزل مي نمايد و بايد از تولد نوزادان جلوگيري كرد ، و حتي مادران بيگناه را كشت ، و يا قابله هايي را پنهاني به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاريخ نظايري دارد . در زمان حضرت ابراهيم ( ع ) نمرود چنين كرد . در زمان حضرت موسي ( ع ) فرعون نيز به همين روش عمل نمود . ولي خدا نخواست . همواره ستمگران مي خواهند مشعل حق را خاموش كنند ، غافل از آنكه ، خداوند نور خود را تمام و كامل مي كند ، اگر چه كافران و ستمگران نخواهند در مورد نوزاد مبارك قدم حضرت امام حسن عسكري ( ع ) نيز داستان تاريخ به گونه اي   شگفت انگيز و معجزه آسا تكرار شد   امام دهم بيست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام يازدهم ( ع ) نيز در آنجا زير نظر و نگهباني حكومت به سر مي برد به هنگامي كه ولادت ، اين اختر تابناك ، حضرت مهدي ( ع ) ، نزديك گشت ، و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پديد آمدن اين نوزاد جلوگيري كنند ، و اگر پديد آمد و بدين جهان پاي  نهاد ، او را از ميان بردارند   بدين علت بود كه چگونگي احوال مهدي   ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته مي شد ، جز چند تن معدود از نزديكان ، يا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسكري ( ع ) كسي او را نمي ديد . آنان نيز مهدي  را گاه بگاه مي ديدند ، نه هميشه و به صورت عادي.

شيعيان خاص ، مهدي ( ع ) را مشاهده كردند

در مدت 5 يا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدي  كه پدر بزرگوارش حيات داشت ، شيعيان خاص به حضور حضرت مهدي ( ع) مي رسيدند   از جمله چهل تن به محضر امام يازدهم رسيدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنماياند تا او را بشناسند ، و امام چنان كرد   آنان پسري را ديدند كه بيرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبيه به پدر خويش . امام عسكري فرمود : " پس از من ، اين پسر امام شماست ، و خليفه من است در ميان شما ، امراو را اطاعت كنيد ، از گرد رهبري او پراكنده نگرديد ، كه هلاك مي شويد و دينتان تباه مي گردد . اين را هم بدانيد كه شما او را پس از امروز نخواهيد ديد ، تا اينكه زماني دراز بگذرد . بنابراين از نايب او ، عثمان بن سعيد ، اطاعت كنيد " . و بدين گونه ، امام يازدهم ، ضمن تصريح به واقع شدن غيبت كبري ، امام مهدي را به جماعت شيعيان معرفي فرمود ، و استمرار سلسله ولايت را اعلام داشت .يكي  از متفكران و فيلسوفان قرن سوم هجري كه به حضور امام رسيده است ، ابو سهل نوبختي مي باشد باري ، حضرت مهدي ( ع ) پنهان مي زيست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسكري   در روز هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجري ديده از جهان فرو بست . در اين روز بنا به سنت اسلامي ، مي بايست حضرت مهدي بر پيكر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفاي ستمگر عباسي جريان امامت را نتوانند تمام شده اعلام كنند ، و يا بد خواهان آن را از مسير اصلي منحرف كنند ، و وراثت معنوي  و رسالت اسلامي و ولايت ديني را به دست ديگران سپارند . بدين سان ، مردم ديدند كودكي همچون خورشيد تابان با شكوه هر چه تمامتر از سراي امام بيرون آمد ، و جعفر كذاب عموي خود را كه آماده نماز گزاردن بر پيكر امام بود به كناري زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد


ضرورت غيبت آخرين امام

  بيرون آمدن حضرت مهدي ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد كارگزاران و ماموران معتمد عباسي به خانه امام حسن عسكري (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بيشتر جستند كمتر يافتند ، و در چنين شرايطي بود كه براي بقاي   حجت حق تعالي ، امر غيبت امام دوازدهم پيش آمد و جز اين راهي براي حفظ جان آن " خليفه خدا درزمين " نبود ، زيرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بين مردم همان بود و قتلش همان . پس مشيت و حكمت الهي  بر اين تعلق گرفت كه حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وي  كوتاه گردد ، و واسطه فيوضات رباني ، بر اهل زمين سالم ماند . بدين صورت حجت خدا ، هر چند آشكار نيست ، اما انوار هدايتش از پس پرده غيبت راهنماي مواليان و دوستانش مي باشد . ضمنا اين كيفر كردار امت اسلامي است كه نه تنها از مسير ولايت و اطاعت امير المؤمنين علي   ( ع ) و فرزندان معصومش روي بر تافت ، بلكه به آزار و قتل آنان نيز اقدام كرد ، و لزوم نهان زيستي آخرين امام را براي حفظ جانش سبب شد در اين باب سخن بسيار است و مجال تنگ ، اما براي   اينكه خوانندگان به اهميت وجود امام غايب در جهان بيني تشيع پي برند ، به نقل قول پروفسور هانري كربن - مستشرق فرانسوي - در ملاقاتي كه با علامه طباطبائي داشته ، مي پردازيم :" به عقيده من مذهب تشيع تنها مذهبي است كه رابطه هدايت الهيه را ميان خدا و خلق ، براي هميشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پيوستگي  ولايت را زنده و پابر جا مي دارد ... تنها مذهب تشيع است كه نبوت را با حضرت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - ختم شده مي داند ، ولي ولايت راكه همان رابطه هدايت و تكميل مي باشد ، بعد از آن حضرت و براي هميشه زنده مي داند . رابطه اي  كه از اتصال عالم انساني به عالم الوهي كشف نمايد ، بواسطه دعوتهاي ديني قبل از موسي و دعوت ديني موسي و عيسي و محمد - صلوات الله عليهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولايت جانشينان وي ( به عقيده شيعه )زندهبوده وهست وخواهدبود،اوحقيقتي است زنده كه هرگز نظ ر علمي نمي تواند او ر ا از خرافات شمرده از ليست حقايق حذف نمايد آري تنها مذهب تشيع است كه به زندگي اين حقيقت ، لباس دوام و استمرار پوشانيده و معتقد است كه اين حقيقت ميان عالم انساني و الوهي  ، براي هميشه ، باقي و پا برجاست " يعني  با اعتقاد به امام حي غايب


صورت و سيرت مهدي ع

چهره و شمايل حضرت مهدي ( ع ) را راويان حديث شيعي و سني چنين نوشته اند چهره اش گندمگون ، ابرواني هلالي و كشيده ، چشمانش سياه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهايش براق و گشاد ، بيني اش كشيده و زيبا، پيشاني اش بلند و تابنده . استخوان بندي اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهايش درشت .گونه هايش كم گوشت و اندكي متمايل به زردي  - كه از بيداري شب عارض شده -بر گونه راستش خالي مشكين . عضلاتش پيچيده و محكم ، موي سرش بر لاله گوش ريخته ، اندامش متناسب و زيبا ، هياتش خوش منظر و رباينده ، رخساره اش در هاله اي از شرم بزرگوارانه و شكوهمند غرق . قيافه اش از حشمت و شكوه رهبري سرشار .نگاهش دگرگون كننده ، خروشش درياسان ، و فريادش همه گير " .حضرت مهدي صاحب علم و حكمت بسيار است و دارنده ذخاير پيامبران است . وي   نهمين امام است از نسل امام حسين ( ع ) اكنون از نظرها غايب است . ولي مطلق و خاتم اولياء و وصي اوصياء و قائد جهاني و انقلابي  اكبر است . چون ظاهر شود ، به كعبه تكيه كند ، و پرچم پيامبر ( ص ) را در دست گيرد و دين خدا را زنده و احكام خدا را در سراسر گيتي جاري كند . و جهان را پر از عدل و داد و مهرباني كند .حضرت مهدي ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلي است و همه هستي او را فراگرفته است . مهدي ( ع ) عادل است و خجسته و پاكيزه . ذره اي از حق را فرو نگذارد . خداوند دين اسلام را به دست او عزيز گرداند . در حكومت او ، به احدي ناراحتي نرسد مگر آنجا كه حد خدايي جاري گردد .مهدي ( ع ) حق هر حقداري را بگيرد و به او بدهد . حتي  اگر حق كسي زير دندان ديگري   باشد ، از زير دندان انسان بسيار متجاوز و غاصب بيرون كشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حكومت مهدي ( ع ) حكومت جباران و مستكبران ، و نفوذ سياسي   منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مكه - قبله مسلمين - مركز حكومت انقلابي مهدي   شود . نخستين افراد قيام او ، در آن شهر گرد آيند و در آنجا به او بپيوندند ...برخي به او بگروند ، با ديگران جنگ كند ، و هيچ صاحب قدرتي و صاحب مرامي   ، باقي   نماند و ديگر هيچ سياستي و حكومتي ، جز حكومت حقه و سياست عادله قرآني   ، در جهان جريان نيابد . آري ، چون مهدي ( ع ) قيام كند زميني  نماند ، مگر آنكه در آنجا گلبانگ محمدي : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .در زمان حكومت مهدي ( ع ) به همه مردم ، حكمت و علم بياموزند ، تا آنجا كه زنان در خانه ها با كتاب خدا و سنت پيامبر ( ص ) قضاوت كنند . در آن روزگار ، قدرت عقلي توده ها تمركز يابد . مهدي ( ع ) با تاييد الهي   ، خردهاي مردمان را به كمال رساند و فرزانگي  در همگان پديد آورد ... .مهدي ( ع ) فرياد رسي است كه خداوند او را بفرستد تا به فرياد مردم عالم برسد .در روزگار او همگان به رفاه و آسايش و وفور نعمتي  بيمانند دست يابند . حتي   چهارپايان فراوان گردند و با ديگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمين گياهان بسيار روياند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفينه هاي  زمين و ديگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدي ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بيفسرد ، رسم ستم و شبيخون و غارتگري برافتد و جنگها از ميان برود .در جهان جاي ويراني نماند ، مگر آنكه مهدي ( ع ) آنجا را آباد سازد .در قضاوتها و احكام مهدي ( ع ) و در حكومت وي ، سر سوزني  ظلم و بيداد بر كسي نرود و رنجي بر دلي ننشيند .مهدي ، عدالت را ، همچنان كه سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه هاي مردمان كند و دادگري او همه جا را بگيرد .


شمشير حضرت مهدي ع

شمشير مهدي ، سيف الله و سيف الله المنتقم است . شمشيري است خدائي   ،شمشيري است انتقام گيرنده از ستمگران و مستكبران . شمشير مهدي شمشير انتقام از همه جانيان در طول تاريخ است . درندگان متمدن آدمكش را مي كشد ، اما بر سر ضعيفان و مستضعفان رحمت مي بارد و آنها را مي نوازد .
روزگار موعظه و نصيحت در زمان او ديگر نيست . پيامبران و امامان و اولياء حق آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجاي آوردند . بسياري  از مردم نشنيدند و راه باطل خود را رفتند و حتي اولياء حق را زهر خوراندند و كشتند . اما در زمان حضرت مهدي   بايد از آنها انتقام گرفته شود . مهدي ع   آن قدر از ستمگران را بكشد كه بعضي گويند : اين مرد از آل محمد ص نيست . اما او از آل محمد ( ص ) است يعني از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و آل انسانيت است . از روايات شگفت انگيزي كه در مورد حضرت مهدي ع   آمده است ، خبري است كه از حضرت امام محمد باقر ع نقل شده و مربوط است به 1290 سال قبل . در اين روايت
حضرت باقر   ع   مي گويند : " مهدي ، بر مركبهاي پر صدايي ، كه آتش و نور در آنها تعبيه شده است ، سوار مي شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر مي كند " . و نيز در روايت امام محمد باقر   ع   گفته شده است كه بيشتر آسمانها ، آباد و محل سكونت است . البته اين آسمان شناسي اسلامي ، كه از مكتب ائمه طاهرين   ع استفاده مي شود ، ربطي به آسمان شناسي يوناني و هيئت بطلميوسي ندارد ... و هر چه در آسمان شناسي يوناني ، محدود بودن فلك ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ، در آسمان شناسي اسلامي ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بيشمار و قمرها و منظومه هاي فراوان . و گفتن چنين مطالبي از طرف پيامبر اكرم   ص و امام باقر ع جز از راه ارتباط با عالم غيب و علم خدائي امكان نداشته است


غيبت كوتاه مدت يا غيبت صغري

مدت غيبت صغري بيش از هفتاد سال بطول نينجاميد   از سال 260ه. تا سال 329ه كه در اين مدت نايبان خاص ، به محضر حضرت مهدي ( ع ) مي رسيدند ، و پاسخ نامه ها سؤالات را به مردم مي رساندند . نايبان خاص كه افتخار رسيدن به محضر امام ع را داشته اند ، چهار تن مي باشند كه به " نواب خاص " يا " نايبان ويژه " معروفند . نخستين نايب خاص مهدي ( ع ) عثمان بن سعيد اسدي است . كه ظاهرا بعد از سال 260 هجري وفات كرد ، و در بغداد به خاك سپرده شد . عثمان بن سعيد از ياران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام يازدهم بود و خود در زير سايه امامت پرورش يافته بود . محمد بن عثمان : دومين سفير و نايب امام ع   محمد بن عثمان بن سعيد فرزند عثمان بن سعيد است كه در سال 305هجري وفات كرد و در بغداد بخاك سپرده شد .نيابت و سفارت محمد بن سعيد نزديك چهل سال بطول انجاميد . حسين بن روح نوبختي : سومين سفير ، حسين بن روح نوبختي بود كه در سال 326هجري فوت كرد . علي بن محمد سمري : چهارمين سفير و نايب امام حجه بن الحسن ( ع ) است كه در سال 329هجري قمري در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وي نزديك آرامگاه عالم و محدثبزرگ ثقه الاسلام محمد بن يعقوب كليني است .همين بزرگان و عالمان و روحانيون برجسته و پرهيزگار و زاهد و آگاه در دوره غيبت صغري واسطه ارتباط مردم با امام غايب و حل مشكلات آنها بوسيله حضرت مهدي  ع بودند .


غيبت دراز مدت يا غيبت كبري و نيابت عامه

اين دوره بعد از زمان غيبت صغري آغاز شد ، و تاكنون ادامه دارد .اين مدت دوران امتحان و سنجش ايمان و عمل مردم است . در زمان نيابت عامه ، امام ( ع ) ضابطه و قاعده اي  به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصي كه آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق كند ، نايب عام امام ع باشد و به نيابت از سوي امام ، ولي  جامعه باشد در امر دين و دنيا . بنابراين ، در هيچ دوره اي پيوند امام ( ع ) با مردم گسيخته نشده و نبوده است . اكنون نيز ، كه دوران نيابت عامه است ، عالم بزرگي  كه داراي همه شرايط فقيه و داناي دين بوده است و نيز شرايط رهبري را دارد ، در راس جامعه قرار مي گيرد و مردم به او مراجعه مي كنند و او صاحب " ولايت شرعيه " است به نيابت از حضرت مهدي ( ع ) . بنابراين ، اگر نايب امام ( ع ) در اين دوره ، حكومتي را درست و صالح نداند آن حكومت طاغوتي است ، زيرا رابطه اي با خدا و دين خدا و امامت و نظارت شرعي اسلامي ندارد . بنابر راهنمايي امام زمان   عجل الله فرجه   براي حفظ انتقال موجوديت تشيع و دين خدا ، بايد هميشه عالم و فقيهي در راس جامعه شيعه قرار گيرد كه شايسته و اهل باشد ، و چون كسي  - با اعلميت و اولويت - در راس جامعه ديني و اسلامي قرار گرفت بايد مجتهدان و علماي  ديگر مقام او را پاس دارند ، و براي نگهداري وحدت اسلامي و تمركز قدرت ديني  او را كمك رسانند ، تا قدرتهاي   فاسد نتوانند آن را متلاشي و متزلزل كنند . گر چه دوري ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدي ( ع ) - بسيار درد آور است ، ولي بهر حال - در اين دوره آزمايش - اعتقاد ما اينست كه حضرت مهدي ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگي مي كند ، روزي  كه " اقتضاي تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابي پر شور و حركتي   خونين و پردامنه ، بشريت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحيد و آيين اسلامي  را عزت دوباره خواهد بخشيد .


اعتقاد به مهدويت در دوره هاي گذشته
اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجي در دينهاي ديگر مانند : يهودي ، زردشتي ، مسيحي و مدعيان نبوت عموما ، و دين مقدس اسلام ، خصوصا ، به عنوان يك اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .


اعتقاد به حضرت مهدي  ( ع ) منحصر به شيعه نيست

عقيده به ظهور حضرت مهدي ( ع ) فقط مربوط به شيعيان و عالم تشيع نيست ،بلكه بسياري از مذاهب اهل سنت( مالكي ، حنفي  ، شافعي و حنبلي و ... ) به اين اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، اين موضوع را در كتابهاي فراوان خود آورده اند و احاديث پيغمبر ( ص ) را درباره مهدي ( ع ) از حديثهاي متواتر و صحيح مي دانند.

دعاى عَظُمَ الْبَلاَءُ
اين دعاء حضرت صاحب الا مرعليه السلام است كه تعليم فرمود آنرا به شخصى كه محبوس بود پس خلاص شد

اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَف اَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِط اَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّج اَّءُ

خدايا بلاء عظيم گشته و درون آشكار شد و پرده از كارها برداشته شد و اميد قطع شد

وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ

و زمين تنگ شد و از ريزش رحمت آسمان جلوگيرى شد و تويى ياور و شكوه بسوى تو است

الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

و اعتماد و تكيه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدايا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ

محمد و آل محمد آن زمامدارانى كه پيرويشان را بر ما واجب كردى و بدين سبب مقام

وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ

و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ايشان به ما گشايشى ده فورى و نزديك مانند

الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى

چشم بر هم زدن يا نزديكتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا كفايت كنيد

فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ

كه شماييد كفايت كننده ام و مرا يارى كنيد كه شماييد ياور من اى سرور ما اى صاحب

الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ

الزمان فرياد، فرياد، فرياد، درياب مرا درياب مرا درياب مرا همين ساعت

السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ

همين ساعت هم اكنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترين مهربانان به حق

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ

محمد و آل پاكيزه اش

 

دعاى امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه
كفعمى در مصباح فرموده اين دعاء حضرت مهدى صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ است

  اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفيقَ الطّاعَةِ وَبُعْدَ الْمَعْصِيَةِ

خدايا روزى ما كن توفيق اطاعت و دورى از گناه

وَصِدْقَ النِّيَّةِ وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَاَكْرِمْنا بِالْهُدى وَالاِْسْتِقامَةِ وَسَدِّدْ

و صدق و صفاى در نيت و شناختن آنچه حرمتش لازم است و گرامى دار ما را بوسيله هدايت شدن و استقامت و استوار كن

اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِكْمَةِ وَامْلاَْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَطَهِّرْ

زبانهاى ما را به درستگويى و حكمت و لبريز كن دلهاى ما را از دانش و معرفت و پاك كن

بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ وَاكْفُفْ اَيْدِيَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ

اندرون ما را از غذاهاى حرام و شبهه ناك و بازدار دستهاى ما را از ستم و دزدى

وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِيانَةِ وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ

و بپوشان چشمان ما را از هرزگى و خيانت و ببند گوشهاى ما را از شنيدن سخنان بيهوده

وَالْغيبَةِ وَتَفَضَّلْ عَلى عُلَماَّئِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصيحَةِ وَعَلَى الْمُتَعَلِّمينَ

و غيبت و تفضل فرما بر علماى ما به پارسايى و خيرخواهى كردن و بر دانش آموزان

بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ وَعَلَى الْمُسْتَمِعينَ بِالاِْتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ وَعَلى

به كوشش داشتن و شوق و بر شنوندگان به پيروى كردن و پند گرفتن و بر

مَرْضَى الْمُسْلِمينَ بِالشِّفاَّءِ وَالرّاحَةِ وَعَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّاْفَةِ

بيماران مسلمان به بهبودى يافتن و آسودگى و بر مردگان آنها به عطوفت

وَالرَّحْمَةِ وَعَلى مَشايِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّكينَةِ وَعَلَى الشَّبابِ

و مهربانى كردن و بر پيرانمان به وقار و سنگينى و بر جوانان

بِالاِْنابَةِ وَالتَّوْبَةِ وَعَلَى النِّساَّءِ بِالْحَياَّءِ وَالْعِفَّةِ وَعَلَى الاْغْنِياَّءِ

به بازگشت و توبه و بر زنان به شرم و عفت و بر توانگران

بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ وَعَلَى الْفُقَراَّءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ وَعَلَى الْغُزاةِ

به فروتنى و بخشش كردن و بر مستمندان به شكيبائى و قناعت و بر پيكار كنندگان

بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ وَعَلَى الاُْسَراَّءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ وَعَلَى الاُْمَراَّءِ

به يارى و پيروزى و بر اسيران به رهايى يافتن و آسودگى و بر زمامداران

بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ وَعَلَى الرَّعِيَّةِ بِالاِْنْصافِ وَحُسْنِ السّيرَةِ وَبارِكْ

به عدالت داشتن و دلسوزى و بر ملت به انصاف و خوش رفتارى و بركت ده

لِلْحُجّاجِ وَالزُّوّارِ فِى الزّادِ وَالنَّفَقَةِ وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَيْهِمْ مِنَ

براى حاجيان و زائران در توشه و خرجى و به انجام رسان آنچه را بر ايشان واجب كردى از

الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ بِفَضْلِكَ وَرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَالرّاحِمينَ  

اعمال حج و عمرة بوسيله فضل و رحمت خودت اى مهربانترين مهربانان

 

دعاى الهِى بِحَقِّ مَنْ نَاجَاكَ

درمهج ذكر شده كه اين دعاء حضرت حجّة عليه السلام است

اِلهى بِحَقِّ مَنْ ناجاكَ وَبِحَقِّ مَنْ

خدايا به حق هركه با تو راز گويد و به حق هر كه

دَعاكَ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَفَضَّلْ عَلى فُقَراَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ

تو را در صحرا و دريا بخواند تفضل فرما بر فقيران مؤ منين و مؤ منات

باِلْغَناَّءِ وَالثَّرْوَةِ وَعَلى مَرْضَى الْمُؤْمِنينَ والْمُؤْمِناتِ بِالشِّفاَّءِ

به توانگرى و ثروت و بر بيماران مؤ منين و مؤ منات به بهبودى يافتن

وَالصِّحَةِ وَعَلى اَحْياَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِاللُّطْفِ وَالْكَرامَةِ

و تندرستى و بر زندگان مؤ منين و مؤ منات به لطف و بزرگوارى

وَعَلى اَمْواتُ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ وَعَلى

و بر مردگان مؤ منين و مؤ منات به آمرزش و مهربانى و بر

غُرَباَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالرَّدِّ اِلى اَوْطانِهِمْ سالِمينَ غانِمينَ

غريبان مؤ منين و مؤ منات به بازگرداندن آنها به وطنشان بسلامتى و بهره مندى به حق

بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعينَ

محمد و آل او همگى

 

استغاثه به امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه
سيّد عليخان در كلم طيّب فرموده اين استغاثه ايست بحضرت صاحب الزّمان صلوات الله عليه هر جا كه باشى دو ركعت نماز بحمد و هر سوره كه خواهى بگذار پس رو بقبله زير آسمان بايست و بگو:

سَلامُ اللّهِ الْكامِلُ التّاَّمُّ

سلام خدا بطور كامل

الشّامِلُ الْعاَّمُّ وَصَلَواتُهُ الدّاَّئِمَةُ وَبَرَكاتُهُ الْقاَّئِمَةُ التّاَّمَّةُ عَلى حُجَّةِ

و تمام و همه جانبه و عمومى و درودهاى ممتد و پيوسته و بركتهاى پابرجا و تام و تمامش بر حجت

اللّهِ وَوَلِيِّهِ فى اَرْضِهِ وَبِلادِهِ وَخَليفَتِهِ عَلى خَلْقِهِ وَعِبادِهِ وَسُلالَةِ

خدا و ولى او در زمين و ساير كشورهايش و جانشين او بر خلق و بندگانش و نژاد پاك

النُّبُوَّةِ وَبَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ صاحِبِ الزَّمانِ وَمُظْهِرِ الاْ يمانِ

نبوت و باقيمانده عترت و (آن سرور) برگزيده يعنى حضرت صاحب الزمان و آشكاركننده ايمان

وَمُلَقِّنِ اَحْكامِ الْقُرْآنِ وَمُطَهِّرِ الاْرْضِ وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ

و ياددهنده احكام قرآن و پاك كننده زمين و گسترنده عدالت در درازا و پهناى

وَالْعَرْضِ وَالْحُجِّةِ الْقاَّئِمِ الْمَهْدِىِّ الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِىِّ وَابْنِ

زمين و حجت قائم مهدى آن امام منتظر پسنديده و فرزند

الاْئِمَّةِ الطّاهِرينَ الْوَصِىِّ بْنِ الاْوْصِياَّءِ الْمَرْضِيّينَ الْهادِى

امامان پاكيزه و وصى فرزند اوصياء پسنديده آن راهنماى

الْمَعْصُومِ ابْنِ الاْئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُعِزَّ

معصوم فرزند امامان راهنماى معصوم سلام بر تو اى عزت بخش مردم

الْمُؤْمِنينَ الْمُسْتَضْعَفينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُذِلَّ الْكافِرينَ

مؤ منى كه ناتوان و خوارشان شمرند سلام بر تو اى خواركننده كافران

الْمُتَكَبِّرينَ الظّالِمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمانِ

سركش و ستمكار سلام بر تو اى مولاى من اى صاحب الزمان

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ

سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند اميرمؤ منان

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ

سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا بانوى زنان جهانيان سلام

عَلَيْكَ يَا بْنَ الاْئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومينَ وَالاِْمامِ عَلَى الْخَلْقِ

بر تو اى فرزند پيشوايان و حجتهاى معصوم و پيشواى بر خلق

اَجْمَعينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوَِلايَةِ

همگى سلام بر تو اى سرور من سلام مخلصانه من به تو در ولايت و پيرويت

اَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَفِعْلاً وَاَنْتَ الَّذى تَمْلاَُ الاْرْضَ

گواهى دهم كه تويى آن پيشواى راه يافته چه در گفتار و چه در كردار و تويى آن بزرگوارى كه زمين را پر از

قِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً فَعَجَّلَ اللّهُ فَرَجَكَ وَسَهَّلَ

عدل و داد كنى پس آنكه پر از ستم و بيدادگرى شده باشد پس از خدا خواهم كه شتاب كند در فرج تو و راه آمدنت را هموار

مَخْرَجَكَ وَقَرَّبَ زَمانَكَ وَكَثَّرَ اَنْصارَكَ وَاَعْوانَكَ وَاَنْجَزَ لَكَ ما

و زمان ظهورت را نزديك و يار و ياورت را بسيار گرداند و آنچه

وَعَدَكَ فَهُوَ اَصْدَقُ الْقاَّئِلينَ وَنُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا

به تو وعده فرموده درباره ات وفا كند زيرا كه او راستگوترين گويندگان است كه فرموده ((و ما خواستيم بر كسانى كه

فِى الاْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ

در زمين زبون شمرده مى شدند منت نهيم و ايشان را پيشوايانى كنيم و وارثانشان گردانيم )) اى سرور من اى صاحب

الزَّمانِ يَابْنَ رَسُولِاللّهِ حاجَتى كَذاوَكَذا (وبجاى كَذاوَكَذاحاجات خودراذكركند (

الزمان اى فرزند رسول خدا حاجتم اين و اين است

فَاشْفَعْ لى فى نَجاحِها فَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَيْكَ بِحاجَتى لِعِلْمى اَنَّ لَكَ

پس شفاعت كن برايم در برآمدنش زيرا كه من با حاجت خويش به تو متوجه شده ام زيرا مى دانم كه

عِنْدَ اللّهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَمَقاماً مَحْمُوداً فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّكُمْ بِاَمْرِهِ

شفاعت تو به درگاه خدا پذيرفته و مقامت پسنديده است پس به حق همان خدايى كه شما را در كار خود مخصوص كرده

وَارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَ اللّهِ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ سَلِ اللّهَ

و براى راز و سِرّش پسنديده و بدان مقامى كه شما در نزد خدا ميان خود و او داريد كه از خداى

تَعالى فى نُجْحِ طَلِبَتى وَاِجابَةِ دَعْوَتى وَكَشْفِ كُرْبَتى

تعالى بخواهى من به خواسته ام برسم و دعايم اجابت شود و اندوهم برطرف گردد

و بخواه هر چه خواهى كه برآورده مى شود انشاء الله تعالى مؤ لف گويد: كه بهتر آنست كه در ركعت اوّل نماز اين استغاثه بعد از حمد سوره اِنّا فَتَحْنا بخواند و در ركعت دويّم اذا جآءَ نَصْرُ اللّهِ .

منبع: http://www.rahpouyan.com/yas/miladmahdi.htm

 



تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 21:40 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

بی‌نهایت واقعا ذهن انسان را به چالش می‌کشاند. اولین ریاضیدانی که با آن دست و پنجه نرم کرد، ریاضیدان آلمانی گئورگ کانتور بود که پس از اندیشیدن بسیار طولانی مدت در مورد این پدیده ریاضی، سرانجام در سال 1918 در یک بیمارستان روانی از دنیا رفت. اما پیش از آنکه ذهن کانتور دچار فروپاشی شود، او توانسته بود کشفیات حیرت انگیزی را در خصوص بی‌نهایت انجام دهد. اولین کشف این بود که تعداد زیادی بی‌نهایت وجود دارد. در واقع، تعداد بی پایانی بی‌نهایت وجود دارد که کانتور هر یک از آنها را یک عدد "ترانهایت" نام نهاده بود.

اولین بی‌نهایت

اولین و به عبارتی "کوچکترین" بی‌نهایت، بی‌نهایتی است که اغلب ما آن را "بی‌نهایت" تصور می‌کنیم. این بی‌نهایتی است که با شمردن اعداد به سمت بالا و هرگز باز نایستادن به دست می‌آید: صفر، 1،2،3و... و این کار برای همیشه ادامه می‌یابد. کانتور این بی‌نهایت را "الف-صفر" نامید که بخش اول نام آن از اولین حرف الفبای عبری گرفته شده است. تردید نیست که این بی‌نهایت دارای خواصی بسیار عجیب است.
به عنوان مثال، افزودن عدد یک به الف- صفر، یا دو برابر کردن و یا به توان دو رساندن آن، هیچ تاثیری در مقدار آن ندارد و پاسخ همچنان الف- صفر خواهد بود. دلیل این امر آن است وقتی شما با چیزی بی‌نهایت بزرگ سر و کار دارید، هیچ کاری مقدار آن تغییر دهد نمی‌توانید انجام دهید.

اگر با این پاسخ متقاعد نشده‌اید، روی یک ورق کاغذ دو دایره بکشید که قطر یکی دو برابر دیگری باشد. به بیان ریاضی، هر دایره از تعداد بی پایانی نقطه تشکیل شده است (زیرا نقطه‌های کوچک کوچکتر می‌شوند)، و محیط دایره برابر با عدد پی ضرب در اندازه قطر آن است. بنابراین محیط دایره بزرگتر دو برابر محیط دایره کوچکتری است که ترسیم کرده‌اند، در حالی که بنابر تعریف، هر دو دایره شامل تعداد بی‌نهایت نقطه‌اند. به عبارت دیگر، دو برابر بی‌نهایت هنوز هم بی‌نهایت است، و حتی بی‌نهایت برابر بی‌نهایت باز همان بی‌نهایت خواهد ماند.

هتل هیلبرت

نزدیک به آغاز قرن بیستم، یک ریاضیدان آلمانی دیگر به نام دیوید هیلبرت این واقعیت غیر عاید را به صورتی به تصویر کشید که تنها با بی‌نهایت امکان این کار وجود دارد. ریاضیدانان هم اکنون مفهوم "هتل هیلبرت" را به کار می‌برند، مهمانخانه‌ای که تعداد اتاقهای آن برابر الف- صفر است و بنابراین هرگز اتاق خالی کم نمی‌آورد. حتی اگر تمام اتاقهای هتل هیلبرت را کرده باشند، صاحب هتل هنوز هم می‌تواند برای چند مسافر تازه‌ای که از راه رسیده‌اند اتاقث خالی پیدا کند، زیرا بی‌نهایت به اضافه کمی بیشتر هنوز هم بی‌نهایت است که برابر است با تعداد اتاقهای موجود در مهمانخانه. در حقیقت، حتی اگر با وجود پر بودن تمام اتاقهای مهمانخانه باز هم ناگهان سروکله بی‌نهایت مسافر دیگر پیدا شود، هر یک از آنها می‌توانند برای گذراندن شب خود یک اتاق خالی پیدا کنند، چون بی‌نهایت به علاوه بی‌نهایت باز هم بی‌نهایت است.

بی‌نهایت مطلق

کانتور بی‌نهایت‌های دیگری با خواصی بسیار عجیب تر را نیز یافته بود. "الف- یک" عددی آنچنان بزرگ است که هرگز نمی‌توان به آن رسید، حتی ار شما تا ابد به شمردن ادامه دهید. پس از آن، تعداد بی‌نهایتی از الف‌ها و سار بی‌نهایت‌ها وجود دارند که سرانجام به بی‌نهایتی می‌رسند که همه بی‌نهایت‌های دیگر را زیر چتر خود دارد. کانتور آن را "بی‌نهایت مطلق" نامیده بود. این بی‌نهایت چنان وسیع و بی کران است که اصلا نمی‌توان آن را توصیف کرد. در واقع، تعریف آن بر این اندیشه استوار است که هر تلاشی برای توصیف آن، همواره به توصیف چیزی کوچکتر می‌انجامد.

آخرین یافته‌ها در مورد بی‌نهایت

حدود یک قرن طول کشیده است تا ریاضیدانان روشهایی را برای سر و کله زدن با بی‌نهایت بیابند که در میانه راه آنها را به دیوانگی نکشاند. در اوایل دهه 1970، ریاضیدانان انگلیسی جان کانوی که هم اکنون در دانشگاه پرینستون حضور دارد، گونه جدیدی از اعداد را موسوم به "اعداد فراواقعی" کشف کرد که علاوه بر تمامی اعداد معمول، اعداد موسوم به ترانهایت و بسیاری از اعداد یر عادی دیگر را نیز شامل می‌شود. در نتیجه این کشف، ریاضیدانان هم اکنون می‌توانند به عنوان مثال، ریشه دوم بی‌نهایت را محاسبه کنند و یا لگاریتم آن را به دست آورند. بدون اینکه به پاسخهایی کاملا بی‌معنا دست یابند.

حتی با این وجود نیز اغلب ریاضیدانان مایلند کاری به کار بی‌نهایت نداشته باشند. بی‌نهایت یک مشکل آفرین واقعی است، که می‌تواند پرسشهای معقول را به پاسخهایی کاملا بی ربط و غیر عادی 0 همچون 1=0 تبدیل کند. اما دانشمندانی که در ماهیت بنیادی عالم کند و کاو می‌کنند، در محاسبات خود مرتب به بی‌نهایت برخورد می‌کنند. معمولا در چنین مواقعی آنها باید تسلیم بی‌نهایت شوند، و یا اینکه برای بیرون راندن بی‌نهایت مزاحم از نتیجه محاسبات خود عذری بتراشند که در نهایت کار جالبی نیست. اما ریاضیدانان برجسته‌ای همچون کانوی و مارتین کروسکال از دانشگاه را تجرز در نیوجرسی، امیدوارند که روزی اعداد فراواقعی برجستنه‌ای همچون کانوی و مارتین کروسکال از دانشگاه را تجرز در نیوجرسی، امیدوارند که روزی اعداد فراواقعی دانشمندان را در برخورد با این مسائل مربوط به بی‌نهایت یاری دهند، و به آنها امکان دهند تا پاسخهایی واقعی را برای معماهای عالم بیابند، البته به شرط آنکه کلانجار رفتن با این مسائل آنها را دیوانه نکرده باشد.

منبع:www.daneshju.ir



تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 18:33 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

 

 

خواجه‌ نصيرالدين طوسي 672-597

ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین (زادهٔ ۵ اسفند ۵۷۹ در توس - درگذشتهٔ ۱۱ تیر ۶۵۳ در بغداد) فیلسوف، متکلم، فقیه، دانشمند، ریاضیدان و منجم ایرانی شیعه سده هفتم است. کنیه‌اش «ابوجعفر» و به القابی چون «نصرالدین»، «محقق طوسی»، «استاد البشر» و «خواجه» شهرت دارد.

بقیه در ادامه مطلب..

وی سنت فلسفه مشایی را که پس از ابن سینا در ایران رو به افول گذاشته بود، بار دیگر احیا کرد. وی مجموعه آرا و دیدگاه‌های کلامی شیعه را در کتاب تجرید الاعتقاد گرد آورد.

او در مراغه رصدخانه‌ای ساخت و کتابخانه‌ای بوجود آورد که حدود چهل هزار جلد کتاب در آن بوده‌است.او با پرورش شاگردانی (همچون قطب الدین شیرازی) و گردآوری دانشمندان ایرانی عامل انتقال تمدن و دانش‌های ایران پیش از مغول به آیندگان شد.

وی یکی از توسعه دهندگان علم مثلثات است که در قرن ۱۶ میلادی کتاب‌های مثلثات او به زبان فرانسه ترجمه گردید.

وفات در بغدادبعد از تحصيلات مقدماتي، فقه و منطق و كلام در طوس، نزد چند تن از علماي نيشابور رفت و پس از چندي كتاب اخلاق ناصري را برحسب درخواست ناصرالدين عبدالرحيم تأليف كرد و به نام او خواند. ناصرالدين حاكم ناحيه قائن و طبس از اسماعيليه بود.

در دستگاه مغول خواجه مقامي نظير وزارت داشت و در سال 657 به كمك چند منجم ديگر در مراغه رصدخانه و كتابخانه عظيمي برپا كرد.

شهرت او آن‌چنان در ممالك اسلامي منعكس گشت كه او را استاد ابوالبشر خواندند. تأليفات بسياري به عربي و فارسي دارد و مهم‌ترين كتاب فارسي او عبارت است از اخلاق ناصري و اساس‌الاقتباس در منطق.

نظريات خواجه در باب تربيت

نظريات او در كتاب اخلاق ناصري است كه شامل حكمت عملي است يعني تهذيب اخلاق، سياست مدن و تدبير منزل.

منظور او از تربيت، درك سعادت است يعني حس كامل و طيب عيش و ثناي جميل و قلت اعداء و كثرت اصدقاء از كرام و فضلا و ترقي بمعالي امور.

سازمان تربيتي خانه و مكتب است. معلم بايد ديندار، شيرين سخن و آشنا به طرز پرورش كودك و باوقار باشد. از اخلاق پادشان و آداب مجالست با ايشان و محاوره با طبقات مردم آگاه بود و از سلفه‌گان دوري جويد.

كودكان را نبايد تنها گذاشت بلكه بايد با هم‌درسان نجيب محشور ساخت تا آداب زندگاني را از آن‌ها قرار گيرد و به تحصيل ترغيب و تحريض شود.

برنامه تحصيل شامل:

1-    سنن و وظايف دين

2-    بهداشت، به ويژه ميانه‌روي در طعام و كم خوردن گوشت و نياشاميدن مسكرات

3-    اخلاق نيكو، چون راستگويي و فروتني

4-    سواد، حفظ كردن اشعار در مورد آداب و اخلاق نيكو

5-    ورزش و بازي به شرط اينكه توليد درد و رنج نكند

6-     صناعت و علم

خواجه آموختن هنر و پيشه را ضروري مي‌داند و رسم پادشاهان ايران را كه قبل از اسلام به فرزندان خويش هنر مي‌آموختند ذكر مي‌كند و نهايت تأكيد را در تعليم آن مي‌داند. روش تعليم بايد 1- با طبيعت و استعداد كودك سازگار باشد و براي اين كار بايد به طبيعت او پي برد و استعدادش را كشف كرد تا معلوم شود براي چه رشته‌اي از تحصيل يا چه هنري آماده است.

2- فرا گرفتن درس بايد از راه حافظه انجام گيرد و به وسيلة تكرار و تذكر، مطلب ملكه شود.

اشعار پندآميز را طفل بايد بياد بسپارد و تا معاني آن‌ها در ذهن او جاي گيرد و در اخلاق وي مؤثر افتد.

3- بايد كودك را از راه تشويق به كار نيك و اخلاق پسنديده سوق داد و هرگاه طفل كار زشتي كه كرده پنهان كند معلم بايد آن را ناديده شمارد و هرگاه تكرار كرد در خلوت او را ملامت كند ولي نبايد سرزنش شنيدن را عادت وي كرد زيرا در آن صورت وقيح خواهد شد و از ارتكاب قبح لذت خواهد برد.

4- توسل به تنبيه بدني زماني است كه كودك وظايف ديني را انجام ندهد و يا افعال قبيحه از او سر زند و يا به ديگران زيان رساند.

5- بايد كودك را به سختي عادت داد، چه از حيث خوراك و لباس و چه از حيث خواب و استراحت.

6- دختران را در ملازمت و وقار و عفت و حيا و ديگر خصالي كه براي زنان شايسته باشد تربيت بايد فرمود و هنرهايي كه از زنان محمود بوده بديشان آموخت.

 

هدف‌هاي آموزش و پرورش از ديدگاه خواجه‌نصرالدين طوسي (672-597 هـ.ق)

خواجه‌ نصيرالدين طوسي مقوله‌هاي زير را در خصوص هدف‌هاي آموزش و پرورش در عصر خود مشخص كرده است:

·        درك سعادت شامل حسن حال، طيب عيش، ثناي جميل، قلت اعدا و كثرت اصدقا از كرام و فضلا و ترقي به معالي امور.

·        دوست‌داري فضايل، دور جستن از رذايل و ضبط نفس در برابر لذات و شهوات.

·        اساس قرار دادن تربيت اخلاقي در آموزش و پرورش

·        آموزش سنن و وظايف دين، محاسن اخبار يعني سرگذشت‌هاي نيك تاريخي.

·   آموزش بهداشت، مخصوصاً رعايت اعتدال و قضاوت در طعام و كم خوردن گوشت و نخوردن مسكرات و نياشاميدن آب در وسط غذا.

·        حفظ كردن اشعار اخلاقي نيكو.

·   آموزش اخلاقيات چون راستگويي، تواضع، اكرام، نيكي كردن به مردم، اطاعت از والدين و معلم، سوگند نخوردن، خوار شمردن زر و سيم، عدم تطاول بر زيردستان، عدم مفاخرت به پدر و مادر و ملك و لباس و ...

·    آموزش و ورزش و بازي براي رفع خستگي از تحصيل، مشروط بر اين‌كه بازي درد و رنج نداشته باشد.

·   آموختن صناعت و علم از قبيل حسن خط، تهذيب نطق، حفظ كردن رساله‌ها، خطب، امثال، اشعار، رويات و حكايات دلپسند و نوادر شيرين، حساب و ديگر علوم ادبي و هنري.

·        شناخت طبيعت كودك و كشف استعدادهاي او.

·        ملكه كردن درس‌ها از راه تكرار.

·        فرادادن درس از طريق حافظه.

·        استفاده از تنبيه بدني براي تربيت كودك و عادت دادن او به سختي.

·   در مورد دختران هم بر اين نمط آن چه موافق و لايق ايشان بود بايد به كار گرفته شود و ايشان را در ملازمت، وقار، عفت، حيا و ديگر خصايلي كه براي زنان شايسته باشد بايد تربيت نمود و هنرهاي مناسب به آن‌ها آموخت.

منابع:

تاريخ آموزش و پرورش ايران از ايران باستان تا 1380 هجري شمسي، امان‌اله صفوي

تاريخ مختصر تحول تعليم و تربيت در اسلام و ايران، دكتر علي محمدالماسي

 ویکی پدیا



تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 18:30 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

در ادامه مطلب...

 

اگر شما به دقت فیلمهای خارجی با مضامین شیطانی و مرگ و روح را مشاهده کرده باشید مطمئنا به کارگیری عدد ۶۶۶ در اینگونه فیلمها شما را متعجب میکند. این موضوع در این پست بررسی شده.

کاوش در اسرار ۶۶۶:

۶۶۶ را علامت ابلیس نامیده اند و این شهرت را از کتاب مقدس (فصل ۱۳، شعر ۱۸، برای کامل بودن) به دست آورده است. مشخصات جالبش همواره مورد توجه ریاضیدانان بوده است. اکنون به طور خلاصه چند ویژگی ریاضیاتی عدد ۶۶۶ را بیان میکنیم.

عدد ۶۶۶ به سادگی از جمع و تفریق توانهای ششم سه عدد آغازین به دست می آید. 
۶۶۶=۶^۱-۶^۲+۶^۳

همچنین این عدد برابر است با مجموع ارقام خود باضافه جمع توانهای سوم ارقامش.
۶۶۶=۶+۶+۶+۳^۶+۳^۶+۳^۶

جمع توانهای دوم ۷ عدد اول برابر است با ۶۶۶.
۶۶۶=۲^۲+۲^۳+۲^۵+۲^۷+۲^۱۱+۲^۱۳+۲^۱۷

جمع ۱۴۴ رقم ابتدایی عدد پی برابر ۶۶۶ است. نکته جالب اینجاست که
۱۴۴=(۶+۶)×(۶+۶)

۶۶۶ یکی از دو عدد صحیحی میباشد که برابر مجموع توانهای سوم از ارقام توان دوم خویش باضافه مجموع ارقام توان سومش است. یعنی:
۶۶۶^۲=۴۴۳۵۵۶
۶۶۶^۳=۲۹۵۴۰۸۲۹۶
۶۶۶=(۴^۳+۴^۳+۳^۳+۵^۳+۵^۳+۶^۳)+(۲+۹+۵+۴+۰+۸+۲+۹+۶)

عدد اسمیت عدد صحیحی است که مجموع ارقامش برابر است با مجموع ارقام عوامل اول خودش. ۶۶۶ یک عدد اسمیت است. زیرا:
۶۶۶=۲×۳×۳×۳۷
۶+۶+۶=۲+۳+۳+۳+۷

تابع (Phi(n در نظریه اعداد عبارت است از تعداد اعداد کوچکتر از n که نسبت به n اولند. قابل توجه است که:
Phi(۶۶۶)=۶×۶×۶

منبع:

microrayaneh.com



تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 18:5 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

ازآنجا که نگارنده علاقهءعجیبی به اهرام مصر دارد (چه خوب شد این مصر را از دست مبارک درآوردند شاید قبل از خروجمان از دنیا و یا بعد از آن-مثل بعضی سریالهای تلویزیونی-یک سری به آنجا زدیم!.)این مطلب را که در اینترنت یافتیم پیش چشم شما بزرگواران قرار میدهیم:.... به ادامه مطلب بروید.

عجایبی از اهرام مصر

           

از زمان‌های بسیار دور گفته می‌شد اهرام مصر حاوی اسرار بزرگی است ولی تا این اواخر كسی از آنها اطلاعی نداشت و فقط به تازگی و آن هم به‌طور محدود به آن دست یافته‌اند.

بزرگترین هرم مصر «ساكاره» نام دارد كه کهن‌ترین بنای سنگی جهان محسوب می‌شود. این بنا در سال 3600 قبل از میلاد ساخته شده است. شایان ذكر است كه در سمت غرب رود نیل بیش از 80 هرم كشف شده است.

هرم «خئوپس» کهن‌ترین بنای عظیمی است كه به‌دست انسان بنا شده است و تا امروز باقیمانده است. این هرم در كنار پیكره «ابوالهول» در منطقه جیزه در 16 كیلومتری غرب قاهره در مصر قرار دارد. وسعت كل محل 216 كیلومتر مربع و سطح زیر بنای آن معادل 500 هزار متر مربع است. سطح زیر بنای هرم با دقتی باور نكردنی مسطح شده است، به طوری كه اختلاف سطح آن در سرتاسر زیر بنا از چند میلیمتر تجاوز نمی‌كند! بعضی نیز علت این اختلاف جزئی را ناشی از زمین لرزه‌ها و آتشفشان‌ها و حركات زمین می‌دانند.

در ساختمان این هرم دو میلیون و 600 هزار قطعه سنگ ساختمانی از جنس گرانیت و مرمر به وزن دو تا 70 تن به كار رفته است. این سنگ‌ها با دقت فوق‌العاده زیادی روی هم چیده شده و بنایی به ارتفاع 140 متر را تشكیل داده‌اند.

محققانی كه در مورد اهرام مصر تحقیق می‌كنند، مشاهده كرده‌اند كه مواد غذایی فاسد شدنی از قبیل گوشت، شیر و تخم‌مرغ در داخل اهرام مصر ماه‌ها و حتی گاهاً سال‌ها بدون هیچگونه فساد باقی می‌ماند.

نصف‌النهار «هرم خئوپس» یعنی خطی كه از شمال می‌آید و از هرم می‌گذرد و به جنوب ختم می‌شود بهترین نصف‌النهار كره‌زمین می‌باشد، زیرا مقدار زیادی از این نصف‌النهار در خشكی واقع شده است. اگر ما منطقه سكونت نوع بشر را در كره‌زمین به دو قسمت تقسیم كنیم می‌بینیم كه نصف‌النهار مزبور از وسط آن دو قسمت می‌گذرد و هرگاه ارتفاع این هرم را ضربدر رقم یك میلیون كنیم به طرزی عجیب و دقیق فاصله كره‌زمین تا خورشید به‌دست می‌آید.

هنگامی كه هرم «خئوپس» را می‌ساختند، مدخل هرم، مقابل ستاره قطبی بوده ولی اكنون شش هزار سال تغییر كرده، اما بعد از 19 هزار سال باز هم ستاره قطبی مقابل مدخل هرم قرار خواهد گرفت. زیرا در هر 25796 سال، ستاره قطبی به جای اول برمی‌گردد.
 اگر بذر گوجه فرنگی داخل هرم کشت شود و سپس نشای آن در بیرون کاشته شود محصول آن چند برابر بوته های مشابه می شود. شیرکه به سرعت فاسد می شود بیش از یک هقته در هرم سالم و قابل استفاده باقی می ماند اما در غلظت آن تغییراتی حاصل می شود. این امر دو شرکت بزرگ ایتالیایی و فرانسوی را بر آن داشته است که پاکتهای مقوایی شیر را در به صورت هرم به بازار عرضه کنند.

گوشت در داخل هرمهایی با ابعاد اهرام مصر و یا متناسب با آنها، با وجود آنکه دو سوم از آب خود را از دست می دهد هرکز فاسد نمی شود.

عهد دودمان سوم مصر معمار نابغه ای به نام ایم حوتپ Imhotep برای فرعون مصر، زوسر "جوزر"  (حدود ٢٦٤٩ - ٢٦٦٣ ق م) مجتمع عظیمی در سقاره، و گورستان گروهی نزدیک تختگاه مصر؛ ممفیس می سازد. افزون بر این، هرمی پله پله از سنگ بنا ساخت مرقد و تأسیسات جانبی دیگری در اطراف هرم بدان افزود. هرم عظیم زوسر که به منظور حفاظت از جسد فرعون مصر بنا گردید؛ کهن ترین اثر  معماری باقی مانده از مصر باستان است. این معماری خود الگویی گشت تا آیندگان به تقلید و تبعیت از آن، دست به کار ساختمانی عظیمی بزنند که یکی از عجایب هفتگانه جهان شناخته شود.

ساخت اهرام مهمترین و اصلی ترین سازندگی این دوره را تشکیل می دهد؛ این معماری بدیع خود موجد تحولی شگرف گردید و تمدن و فرهنگ فراعنه به یک شکوفایی بی نظیر دست یافت؛ به گونه ای که مشعل هدایتی برای صنعتگران مصری برای یک دوره سه هزار ساله بعدی شد. اهرام مصر نمایانگر اوج دستاوردهای فنی، معماری، طراحی و تزیینات است که تنها در سایه یک سازمانبندی منظم، استادکارانی بی نظیر و هنرمندانی با انگیزه های قوی، و مهم تر از همه امنیت کافی و ثروتی کلان امکان پذیر بود. دوره دودمان چهارم پادشاهی اندکی افزون بر یک سده دوام آورد (٢٤٩٨-٢٦١٣پ م) و شش پادشاه از این دودمان بر مصر فرمانروایی کردند.

هرم غول پيكر مصر از قديمي ترين عجايب هفتگانه است البته اين تنها بنايي است كه در ميان عجايب هفتگانه تا به امروز باقي مانده است.زماني كه اين هرم ساخته شد بلندترين ساختمان جهان در آن زمان محسوب مي شدواين رتبه را تا ٤٠٠٠ سال حفظ كرد.

پادشاهان مصر باستان را فراعنه مي ناميدند.يكي از اين پادشاهان خفو بود. در حدود ٢٥٨٠سال قبل از ميلاد مسيح اين هرم بزرگ را براي محل دفن ياهمان  آرامگاه فرعون ساخته اند.خفو همان فرمانروايي است كه يوناني ها اوراخئوپس مي ناميدند.

وپس از مدتي پسر ونوه ي خفو نيز براي خود هرم هايي را ساختند البته در اطراف ودر مجاورت اين سه هرم چند هرم كوچك نيز بنا شده اند كه اين هرم ها متعلق به درباريان وملكه ها بوده است.

مصريان باستان اعتقاد داشته اند كه انسان پس از مرگ دوباره زنده مي شود وبه همين خاطر در اطراف جسد موميايي شده ي مردگان خود موادغذايي ووسايل دفايي و... رابه همراه آن ها دفن مي كردن واهرام مصر نيز براي حفاظت ازجسد خفو و فراعنه ي ديگر ساخته شده است.اهرام مصر از سه هرم بزرگ تشكيل شده است كه دركنار آنها هرم هاي كوچكي نيز وجود دارند.وقتي ما اهرام مصر را از نزديك مي بينيم هرم وسطي از همه بزرگتر به نظر مي رسد ولي اين اشتباه است زيرا كه هرم وسط چون روي زمين مرتفع تري بنا شده است بزرگ تر به نظر مي رسد.ولي در اصل هرم خفو كه سمت چپ هرم وسط قراردارد از همه بزرگتر است .

هرم ها درگورستاني قديمي در جيزه واقع شده اند. گروهي از باستان شناسان عقيده دارند كه ٠٠٠/١٠٠ كارگر به مدت بيست وسه سال كاركردند ودر اين هرم بيش از دومليون نيم سنگ به كار رفته كه وزن آن ها از٥/ ٢تن تا چهل تن وزن دارد را بنا كرده اند. يكي از طريقه هايي كه احتمال دارد مصريان باستان سنگ هاي غول پيكر را حمل مي كردند شيوه ي غلطاندن و بلند كردن است.

يكي از دانشمندان اتريشي به نام آقاي پروفسر دكتر اسكارريدل براي اين معما راه حلي پيشنهاد كرده است او مي گويد كه مصريان براي حمل اين سنگ ها دور هم جمع مي شدند و با نيروي خود و بوسیله اهرم هايي اين سنگ ها را مي غلتاندندودر اين باره نظر هاي بسياري وجود دارد بعضي از باستان شناسان عقيده دارند كه اين سنگ ها را با استفاده از سطوح شيبدار ماسه اي به بالاي هرم ها مي بردند.

وعده اي از باستان شناسان عقيده دارند كه مصريان از داروهاي نيروزاي قوي(بدآموزی نشود) استفاده مي كردند وبه وسيله ي آنها اين سنگ ها را به بالا مي بردند.

اهرام مصر از هر نظر چه از نظر معماري وموقعيت جغرافيايي در محل مناسبي قرار دارد.

-هرم به گونه اي ساخته شده است كه به چهار جهت اصلي مشرف است.

-خط مداري كه از روي جيزه مي گذرد دقيقا خشكي ها وآب هاي روي كره ي زمين را دقيقا نصف مي كندوهرم در چنين نقطه اي از نصف النهار ساخته شده است.

-فاصله ي ميان مركز زمين تا هرم كاملا برابر است.

-اندازه ي سطحي چهارجانبي حرم دقيقا برابراست با ارتفاع هرم

-نوك هرم بزرگ دقيقا شمال واطرافش نيز طول استوا را تمثيل مي نمايند.

تمامي اين محاسبات بيان گر آن است كه اهرام مصر با اندازگيري هاي دقيق رياضي ونجومي همراه است كه نشان مي دهد درآن زمان مصريان از نظر معماري بسيار پيشرفته بوده اند.

سنگ هايي كه دراين هرم به كار رفته است از خود كشور مصر گرفته نشده اند وطبق نظر بعضي از كارشناسان وباستان شناسان سنگ ها به مدت ده سال توسط كارگران حمل مي شده است وبعد از ده سال تازه به محل بناي اهرام مصر آورده شدند هنوز هيچ كس نمي داند كه اين سنگ ها مطعلق به چه كشوري است و يا مهندس يا معمار اهرام مصر چه كسي بوده است واز چه شيوه اي استفاده شده است.

نكته اي كه بايد دراينجا به آن اشاره كرد اين است كه كارگران اهرام مصربراساس ياداشت هاي هردوت گويا درعرض بيست سال متمادي حدود صد هزار كارگر در ساخت اهرام مشغول بودند.

منبع:اینترنت



تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 18:4 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

 

 نوشته ای که پیش رو می آید از مجله آشتی باریاضیات و اندکی از ویکی پدیا نقل می گردد و بیانگر دیدگاه این سایت نمی باشد و تنها به منظور آگاهی بخشی در مورد این علم بوده ونقل آن در اینجا ارزش دیگری جز بیان دیدگاه ها و پیشینه مختصری درباره علم مربوط به حروف ندارد.

 



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 17:45 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

لذت هایت را به زبان بیاور مغزت هوشیارانه آن را دریافت می کند و به کار می برد.


نتیجه تحقیقات پرفسور سمیعی دانشمند بزرگ گیلانی:

ساختار کوچک هیپوتالاموس در مغز ماده ی آزاد کننده ی هورمونی را ترشح می کند به نام کورتیکوتروفین... این ماده به همراه هورمونش وظیفه ی تامین انرژی لازم بدن برای مقابله با استرس و شرایط بحران اضطراب را دارد ... در واقع همان چیزی است که به بدن کمک می کند بتواند مدیریت هیجان داشته باشد... اما عمر این ماده فقط یک سال است و گاهی به صورت خودکار در مغز ترشح می شود. 

پروفسور سمیعی تحقیقاتی انجام داد برای دانستن این مطلب که چه چیزهایی باعث ترشح بیشتر این ماده در برخی افراد و یا قطع و تاخیر ترشح درفرد دیگر میشود ...نتیجه تحقیقات چندی پیش در سایت پروفسور سمیعی منتشر شد . . نتیجه ی تحقیقات برای علم روانشناسی بی نظیر بود و بسیار جالب :
1.وقتی شما از منظره ای یا دیدن چیزی لذت می برید و از آن به صورت کلامی تعریف می کنید و اهل به به و چه چه کردن هستید میزان ترشح این ماده در مغز افزایش می یابد .
2.وقتی شما یک پارچه، گلبرگ گل یا چیزی لطیف را لمس می کنید و احساس خوشایندی دارید میزان ترشح این ماده در مغز افزایش می یابد ... .


وقتی شما دست می زنید یا همان به اصطلاح کف می زنید حتی وقتی دریک کنفرانس حضور دارید و یا در یک مهمانی و حتی به مدت زمانی کوتاه میزان ترشح این ماده را در مغز افزایش می دهید ... پس درود بر آنها که از هر چیز لذت بخش که می بینند و حس می کنند تعریف می کنند ! درود برآنها که عادت دارند چشمهایشان را پر کنند از زیبایی های بی نظیر طبیعت ! درو دبر آنها که وقتی قرار است کف بزنند به افتخار کسی بی رمق و رفع تکلیف این کار را نمی کنند! چقدر خوب که بدانیم رفتار ما و لذت های ما چه بصری و چه لمسی باعث می شود بدن در کنترل هیجانات و استرس های روزهای بعد ذخیره های مفیدی اندوخته کند ....و باعث ترشح بیشتر ماده های موثر مغز در آرامشمان شود .... پس یادت باشد :

لذت هایت را به زبا ن بیاور مغزت هوشیارانه آن را دریافت می کند وبه کار می برد .



تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 17:44 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

نوع خط ازلحاظ ضخامت.کشیدگی.ومنقطع بودن درنقاشی کودک دارای معنا وبیان است.

-خطوط نازک باحرکات ملایم وکم رنگ.نشانگر خجالتی بودن کودک است.

-خطوط بسیار محکم وپررنگ که با نیروی زیاد ترسیم شده باشند مبین انگیزهای خشونت آمیز وگاه واکنش جبرانی ترس از ناتوانی در کودک است.

-خطوط کمرنگ وشکننده.نشان کمروی.عدم اعتمادبه نفس وترس کودک است .

-خطوط با فشارزیادومحکم امابه صورت بریده بریده.منقطع وکوتاه.نشانگر پرخاشگری وضعف عصبی کودک است.

-خطوط باز.کشیده وبلند بیانگرراحتی وخوشحالی کودک است.

-خطوط بریده بریده.متغیر وبه هم پیچیده نمایشگر پرخاشگری کودک است.

-خطوط کشیده وبلند به طرف بالای صفحه نشان دهنده نیروی قوی برای زندگی است.

-خطوطی که پررنگ شروع می شوند ودرادامه کم رنگ به اتمام می رسندبیانگر کمبود جوش وخروش وسرزندگی کودک است وهم چنین نشان دهنده ی عدم قابلیت کودک در انجام کارهاست.

منبع:http://www.sama-golha.blogfa.com

 

 


تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 17:38 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

تاکسیدرمی یا خشک کردن جانوران، فن نگهداری درازمدت پیکر جانوران برای نمایش است.

تاكسيدرمي ازیک واژه ی یونانی به معنای فرآوری پوست گرفته شده است. پایه گذاران اولیه این فن درزمینه نگهداری جانوران و تماشاگه (موزه) ها کار می‌کرده‌اند . «سوتر» پدرموزه ، به دست آورنده فن تاکسیدرمی - پدیده آورنده نخستین باغ وحش است . وی برای نخستین باردرسده هجدهم آغاز به گردآوری شماری جانور زنده کرد . از همين رو برآن شد که یک نمونه ازپوست دباغی شده جانوران تلف شده را برروی یک چارچوب به نمایش بگذارد و با این کار اولین تاکسیدرمی درجهان به نمایش درآمد و به دنبال آن گسترش یافت. در این کار بدن جانوران را تهی می کنند و به جای چشم جانوران چشم های ساختگی که از پلاستیک فشرده ساخته شده به کار می رود. از نمونه های تاکسیدرمی می توان موزه تاریخ طبیعی دارآباد و موزه حیات وحش نیشابور را نام برد. به کسی که کار تاکسیدرمی را انجام می دهد تاکسیدرمیست می گویند.

 



تاريخ : دو شنبه 1 دی 1393برچسب:, | 17:2 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

پرندگان چگونه بدون گوش می‌شنوند؟

پرندگان هم صداهای اطراف خود را می‌شنوند و نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند اما این در حالیست که فاقد گوش بیرونی مانند انسان هستند.

 محققان در پاسخ به این سوال که پرندگان چگونه بدون گوش می‌شنوند، اظهار کردند: گوش پرندگان مانند گوش انسان‌ نبوده، بلکه ساختاری خاص دارد.

گوش پرندگان گوش میانی است و ساختار مخروطی خارج را ندارد و از یک حفره در کنار سر به داخل متصل است.

هانس اشنایدر، رئیس دانشگاه جانورشناسی دانشگاه فنی مونیخ اظهار کرد: تیمی از محققان بر روی مکانیسم شنوایی پرندگان از جمله مرغ‌های معمولی، کلاغ و اردک بررسی‌هایی را انجام داده و به نتایجی دست یافتند.

آنها در یک محیط آزمایشگاهی حجم و فرکانس صداها را در پرندگان مورد اندازه‌گیری قرار دادند.

محققان دریافتند هنگامی که یک صدا از یک جهت خاص می‌آید، نزدیک‌ترین پرده گوش، صدا را در فرکانس بالا و متفاوت ثبت می‌کند و به پرنده اجازه تعیین مسیر صدا را می‌دهد.

علاوه بر این، ارتباط قابل‌توجهی بین چشم و صدا برای پرندگان وجود دارد.

از آنجا که چشم پرندگان در دو طرف سر قرار دارد، میدان دید آنها نزدیک به 360 درجه است. هنگامی که آنها صدایی را می‌شنوند، سر خود را در جهت صدا می‌چرخانند تا صدا را بهتر بشنوند و منطقه مورد نظر را کاملا شناسایی کنند.

 


منبع :ایسنا 




تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 22:32 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |
 پرده کعبه در قرون اخیر به رنگ مشکی بوده اما قبلا از رنگ های دیگری برای این پوشش استفاده می شده است.

به گزارش شمال نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران ؛ پارچه مشکی رنگی که امروزه با آن کعبه را می پوشانند پیراهن یا پرده کعبه یا جامه کعبه نامیده می شود. این پوشش در قرون اخیر به رنگ مشکی بوده و آیات قرآن به رنگ طلایی با خط بسیار زیبایی بر آن بافته می شود. اما قبلا از رنگ های دیگری برای این پوشش استفاده می شده است.

ابن اسحاق گوید :" در عصر رسول خدا، بر کعبه پارچه سفید رنگ بافت مصر مشهور به "قباطی" می آویختند و سپس از بردهای یمانی برای آن استفاده می کردند. پس از پیامبر، عمر، عثمان، حجاج و ابن زبیر بر کعبه پارچه قباطی و پرده دیبا پوشانیدند"

این پرده ها گاهی به رنگ سبز و گاهی قرمز بوده و گاهی با دو یا چند پرده بر روی هم کعبه را می پوشانیدند.

در زمان ناصر عباسی، ابتدا پرده ای به رنگ سبز برای کعبه آماده شد و پس از آن، از اواخر خلافت وی، به رنگ مشکی تهیه گردید.

پس از آن زمانی که سلاطین مصر تهیه پرده کعبه را بر عهده داشتند همه ساله پرده ای به رنگ قرمز برای کعبه ارسال می کردند

در زمان ملکشاه سلجوقی، که ایرانیان افتخار تهیه پرده کعبه را داشتند پرده هایی که برای کعبه آماده می شد به رنگ زرد بود. ابن بطوطه در سفر نامه خود (رحله) می گوید: پیراهن خانه کعبه را در شهر شوشتر خوزستان، ایران از دیبای خالص می بافتند و به کعبه می فرستادند.

در سال ۱۲۲۱ تا ۱۲۲۹ که اهل حجاز افتخار تهیه پرده را داشتند. نخست پرده را از حریر سرخ تهیه کردند و سپس در سال های بعد آنرا به حریر سیاه تبدیل کردند."

در موسم حج بخصوص در روزهای نزدیک به تعویض پرده اندک اندک آنرا بالا می برند و بر می چینند و به جای آن پرده سفیدی می پوشانند و پس از انجام مراسم حج پرده نو بر آن می پوشانند

بنا بر این مشکی بودن رنگ پرده (جامه) دلیل خاصی ندارد و به انتخاب تهیه کنندگان مربوط می شود.



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 14:48 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

شمارش يوناني:

10            9            8             7            6             5             4             3            2         1

دكا           ننا           اكتا          هپتا        هگزا           پنتا         تترا          تري        دي       منو



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 14:37 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

لئوناردو داوینچی

آرزو کردن شرط نیست، شرط تحقق آرزو است.
.
.
.
نقاش باید نهانخانه داشته باشد؛
زیرا هنگامی که در نهانخانه با خود هستید، خودتان هستید
و هنگامی که همراه با شخص دیگری هستید، نیمی از خودتان می‌باشید.
.
.
.
تنها سخنگوی جهان طبیعت، آزمایش است،
پس باید همیشه به تجربه پرداخت و هرکار را به هزار شکل آزمود.
.
.
.
اگر پیوسته و بدون درنگ کار کنید، توان داوری خود را از دست می‌دهید.
.
.
.
آنچه را نقاشی می‌کنید باید بشناسید و از آن، آگاهی کافی داشته باشید.
.


.
.
ثابت ماندن در یک‌جا سبب از دست رفتن قوه‌ی ادراک شما می‌شود.
اندکی فراتر بروید تا چیزهای دیگری را نیز ببینید
که در آنها نبود سامان و تناسب، قابل مشاهده است.
.
.
.
من از سودمند بودن دست نمی‌کشم.
.
.
.
می‌توان در هر زمینه‌ای کسب دانش کرد.
.
.
.
عشق سرشار در صورتی به وجود می‌آید که از آنچه دوست دارید،آگاهی فراوان داشته باشید.
.
.
.
درست همان گونه که اگر آهن را بکار نگیریم، زنگ می‌زند،
همان‌ گونه که آب راکد می‌گندد و یا به هنگام سرما یخ می‌بندد،
اگر از آگاهی و مغز خود بهره نگیریم، آن را از دست می‌دهیم.
.
.
.
همان‌گونه که روز خوب، خواب خوش در پی دارد،
زندگی هم اگر به ‌خوبی سپری شود، مرگی آمرزیده در پی خواهد داشت.
.
.
.
سرشت آدمهای خوب، گرایش به دانستن است.
.
.
.
پرها می‌توانند انسانها را مانند پرندگان به پرواز درآورندو به سوی بهشت ببرند.
این از ادبیاتی‌ است که با قلم‌پرهایشان نوشته شده است.
.
.
.
سبب اندوه است که اشخاص در حد میانه نیز به حواس خود توجه نمی‌کنند.
نگاه می‌کنند، ولی نمی‌بینند، گوش می‌دهند، ولی نمی‌شنوند،
لمس می‌کنند، ولی احساس نمی‌کنند، غذا می‌خورند، ولی مزه ی آن را حس نمی‌کنند.
.
.
.
والا‌ترین لذت بر این پایه است: لذت درک و شناخت.
.
.
.
نگذارید خشم و بدخواهی شما سبب نابودی زندگی شود؛
زیرا کسی که به زندگی ارج ننهد، خود، شایسته‌ی آن نیست.
.
.
.
انسانها هرچه حساس‌تر باشند، رنج بیشتری می‌کشند.
.
.
.
اندیشه‌ها به سوی امید می‌چرخند.
.
.
.
دشواری ها نمی توانند مرا شکست دهند.
هر مشکلی در برابر اراده ی بی چون و چرای من تسلیم می شود.
.
.
.
بازدارنده‌ها و دشواریها، کمر مرا خم نمی‌کند.
.
.
.
توانمندی و قدرتِ هنر از محدودیت زاده می شود و در آزادی می میرد.
.
.
.
انسانها به نسبت ظرفیتی که برای کسب تجربه دارند عاقل به شمار می روند.
کسانی خوشبخت هستند که از تجربه ی دیگران استفاده می کنند
و تجربه ی دیگران را دوباره تجربه نمی کنند.
.
.
.

نقاش معروف ایتالیایی
 
 
آرزو كردن شرط نیست، شرط تحقق آرزو است.لئوناردو داوینچی

 
نقاش باید نهانخانه داشته باشد؛ زیرا هنگامی كه در نهانخانه با خود هستید، خودتان هستید و هنگامی كه همراه با شخص دیگری هستید، نیمی از خودتان می‌باشید. لئوناردو داوینچی
 
 
تنها سخنگوی جهان طبیعت، آزمایش است، پس باید همیشه به تجربه پرداخت و هركار را به هزار شكل آزمود.لئوناردو داوینچی
 
 
اگر پیوسته و بدون درنگ كار كنید، توان داوری خود را از دست می‌دهید.لئوناردو داوینچی
 
 
آنچه را نقاشی می‌كنید باید بشناسید و از آن، آگاهی كافی داشته باشید. لئوناردو داوینچی
 
 
ثابت ماندن در یك‌جا سبب از دست رفتن قوه‌ی ادراك شما می‌شود. اندكی فراتر بروید تا چیزهای دیگری را نیز ببینید كه در آنها نبود سامان و تناسب، قابل مشاهده است.  لئوناردو داوینچی
 

 
من از سودمند بودن دست نمی‌كشم. لئوناردو داوینچی
 
 
می‌توان در هر زمینه‌ای كسب دانش كرد. لئوناردو داوینچی
 

 
عشق سرشار در صورتی به وجود می‌آید كه از آنچه دوست دارید،آگاهی فراوان داشته باشید.لئوناردو داوینچی
 

 
درست همان گونه كه اگر آهن را بكار نگیریم، زنگ می‌زند، همان‌ گونه كه آب راكد می‌گندد و یا به هنگام سرما یخ می‌بندد، اگر از آگاهی و مغز خود بهره نگیریم، آن را از دست می‌دهیم.لئوناردو داوینچی
 

 
همان‌گونه كه روز خوب، خواب خوش در پی دارد، زندگی هم اگر به ‌خوبی سپری شود، مرگی آمرزیده در پی خواهد داشت.لئوناردو داوینچی
 

 
سرشت آدمهای خوب، گرایش به دانستن است.  لئوناردو داوینچی
 

 
پرها می‌توانند انسانها را مانند پرندگان به پرواز درآورند و به سوی بهشت ببرند. این از ادبیاتی‌ است كه با قلم‌پرهایشان نوشته شده است.لئوناردو داوینچی
 

 
سبب اندوه است كه اشخاص در حد میانه نیز به حواس خود توجه نمی‌كنند. نگاه می‌كنند، ولی نمی‌بینند، گوش می‌دهند، ولی نمی‌شنوند، لمس می‌كنند، ولی احساس نمی‌كنند، غذا می‌خورند، ولی مزه ی آن را حس نمی‌كنند.لئوناردو داوینچی
 

 
والا‌ترین لذت بر این پایه است: لذت درك و شناخت.لئوناردو داوینچی
 

 
نگذارید خشم و بدخواهی شما سبب نابودی زندگی شود؛ زیرا كسی كه به زندگی ارج ننهد، خود، شایسته‌ی آن نیست.لئوناردو داوینچی
 

 
انسانها هرچه حساس‌تر باشند، رنج بیشتری می‌كشند.  لئوناردو داوینچی
 

 
اندیشه‌ها به سوی امید می‌چرخند. لئوناردو داوینچی
 

 
دشواری ها نمی توانند مرا شكست دهند. هر مشكلی در برابر اراده ی بی چون و چرای من تسلیم می شود. لئوناردو داوینچی
 

 
بازدارنده‌ها و دشواریها، كمر مرا خم نمی‌كند.لئوناردو داوینچی 
 
 
توانمندی و قدرتِ هنر از محدودیت زاده می شود و در آزادی می میرد.لئوناردو داوینچی
 
 
انسانها به نسبت ظرفیتی كه برای كسب تجربه دارند عاقل به شمار می روند. كسانی خوشبخت هستند كه از تجربه ی دیگران استفاده می كنند و تجربه ی دیگران را دوباره تجربه نمی كنند.  لئوناردو داوینچی
لئوناردو داوینچی در  ۱۵ آوریل ۱۴۵۲درایتالیا متولد شد.وی دانشمند معروف، هنرمند نقاش، مجسمه ساز و معماربزرگ قرن ۱۵میلادی بود. و در ۲ مه ‌۱۵۱۹درگذشت.
او فرزند نامشروع یک ثروتمند به نام پیرو فرانسیسو دی انتونیو داوینچی و یک زن دهقان به نام کاترین بود.او ۵ سال اول زندگی خود را در نزد مادرش گذراند سپس در سال ۱۴۵۷ در نزد خانوادهٔ پدرش، پدربزرگ و مادربزگش و عمویش زندگی کرد. او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دهکده محل سکونتش گذرانداما با این حال در مدرسه چندان موفق نبود اما شور و هیجان زیادی نسبت به طبیعت نشان می‌داد.
او را به شاگردی به هنرکده‌ای در فلورانس فرستادند تا نزد آندرئا دل وروکیو (۱۴۳۵-۱۴۸۸) که نقاش و پیکرتراش بود، آموزش ببیند.
«لئوناردو» بسیار بهتر از یک نوجوان با استعداد بود به گونه‌ای که در هفده سالگی در کار پیکر تراشی وسایر امور مربوط به آن به استاد ماهری تبدیل شده بود وقادر بود ابزارهای پیچیده وماشین‌های مورد نیاز را پدید آورد.او پس از اتمام آموزش به شهر میلان رفت.
لئوناردو در سال ۱۴۷۲ به عضویت گروه قدیس لوقا درآمد. مرکز این گروه یا اتحادیه، که عمدتاً از داروفروشان، پزشکان، و هنرمندان تشکیل شده بود، در بیمارستان سانتا ماریانوئووا بود. احتمالا لئوناردو در آنجا فرصتی برای آموختن کالبدشکافی به دست آورد.داوینچی اواخر عمر خود را در شهر واتیکان در ایتالیا سپری نمود .در اکتبر ۱۵۱۵ فرانسیس اول پادشاه فرانسه میلان را به تسخیر خود در می‌اورد.و وی به خدمت فرانسیس در امد و در خانه‌ای ییلاقی در کلوس لوس در نزدیکی اقامتگاه سلطنتی جای گرفت. او سه سال پایانی عمر خویش را به همراه ملزی شاگردش در ان جا گذرانید.در سال دو مه سال ۱۵۱۹ در حالی که تبدیل به یکی از دوتسان صمیمی فرانسیس شده بود در کلوس لوس درگذشت.
آغاز به کار داوینچی برای کشیدن تابلو مونالیزا(لبخند ژوکوند) در سال ۱۵۰۳ بود و تا ۱۵۰۷ اتمام آن به طول انجامید. بیشترین شهرت داوینچی به خاطر اثر ماندگار وی در تاریخ، مونالیزا بوده‌است.
شام آخر ، این اثر هنری نشانگر صحنه‌هایی از شام آخر روزهای پایانی عمر مسیح است آنطور که انجیل به آن اشاره کرده‌است. این نقاشی بر پایهٔ کتاب یوحنا، باب ۱۳ آیهٔ ۲۱ است آنجا که مسیح می‌گوید که یکی از ۱۲ حواری‌اش به وی خیانت خواهد کرد. این نقاشی یکی از مشهورترین و باارزشترین نقاشی‌های جهان است.
«تعمید مسیح» ، «ستایش مغان» و «باکرهٔ صخره ها» دیگر آثار مشهور داوینچی است.

 



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 13:45 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |
در قرآن كريم به اينكه 300 سال شمسي دقيقاً برابر 309 سال تمام قمري است به صورت مستقيم اشاره شده است .
اين مطلب وقتي مشخص شد كه يكي از علماي دين يهود از حضرت امام اميرالمؤمنين (عليه السلام) پرسيد : چرا قرآن مدت توقف و خواب اصحاب كهف را 309 ذكر سال كرده است در حالي كه در حاشيه تورات ما اين مدت 300 سال نوشته شده است ؟
حضرت امير عليه السلام فرمودند : «سالهاي شما شمسي است ولي سالهاي ما قمري است» .

جالب اينجاست كه به كمك رياضي اين محاسبات را انجام داده كه خلاصه قابل فهم آن چنين است :

سال شمسي يهود 365 روز تمام بوده است . بنابراين 300 سال آنها مي شود :

روز 109500=365×300

در حالي كه سال قمري برابر است با 354 روز و 8 ساعت و 48 دقيقه بنابراين 309 سال قمري برابر است با :

روز 109500=]48 دقيقه و 8 ساعت و 354 روز[ ×309

پس معلوم شد كه 300 سال شمسي يهود برابر است با 309 سال قمري نه يك روز كمتر نه بيشتر.

اين در حالي است كه تا صدها سال بعد از نزول قرآن هنوز شبانه روز به 24 ساعت و هر ساعت به 60 دقيقه و الي آخر تقسيم نشده بود . و حتي ساعت هنوز اختراع نشده بود .

بنابراين حضور هر كلمه در قرآن در مكان خاص و به تعداد معين حاوي پيام و مفهوم ويژه اي است


تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 13:43 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

عدد هفت عددی است که شاید مثل همه ی عدد های دیگر در نظر ما عادی جلوه کند اما نگرش ما وقتی متبلور می شود که خواص عدد هفت را بدانیم و ببینیم چه «هفت» هایی در زندگی ما وجود دارند و ما در گیر و دار زندگی ماشینی و با بی تفاوتی از کنار آن ها رد می شویم مثلا شاید جالب باشد که بدانیم، رنگین کمان دارای هفت رنگ است .

عجایب جهان، هفت تا هستند.(که به عجایب هفت گانه معروفند ) یا در یونان باستان، اسطوره ای با نام هفت خدای، در ذهن مردم نقش بسته است، ویا شهر عشق، که دراشعار عطار آمده است، هفت شهر می باشد، سوره ی مبارکه حمد، که اوّلین سوره ی قرآن کریم است، هفت آیه دارد.
 
آسمان دارای هفت طبقه است. بهشت وجهنم هر کدام دارای هفت طبقه و درجه هستند و طواف خانه خدا هفت دور است، موسیقی ایران و یونان هفت دستگاه داد، هفت نوع ساز بادی وجود دارد و علاوه بر این هفت نت موسیقی وجود دارد(دو، ر، می، فا، سل، لا، سی) و…

تاریخچه:

در سال ۱۸۸۹ میلادی کتابی ار یک جهان گرد منتشر شد که، از جمله روش شمردن را در میان قبیله ای از تورس شرح داده است. اینها برای شمردن تنها از دو واژه استفاده می کردند: یک و دو. برای عدد سه می گفتند «دو و یک » برای چهار «دو و دو»، برای پنج «دو و دو یک » و برای شش «دو و دو و دو» ولی برای عددهای بزرگ تر از ۶، هر قدر بود، می گفتند «خیلی ». گرچه این آگاهی مربوط به پایان سده ی نوزدهم است ولی می تواند گواهی بر شیوه ی شمردن در آغاز شکل گیری مفهوم عدد در میان انسان های نخستین باشد.

بعد ها که برای عددهای بزرگتر هم نامی در نظر گرفتند به احتمالی برای عدد «هفت» از همان واژه ی قبلی «خیلی» یا «بسیار» استفاده کردند. عدد هفت که سده های متوالی برای آنها نا شناخته بود، اندک اندک به صورت عددی مقدس در آمد.
 
وقتی که مصری ها، بابلی ها و دیگر امت ها توانستند پنج سیاره ی نزدیک تر به خورشید را بشناسند، با اضافه کردن ماه و خورشید، به عدد هفت رسیدند و این بر تقدس عدد ۷ افزود وقتی در قصه های کهن تر، که تا زمان ما هم ادامه پیدا کرده است، صحبت از شهری می شود که هفت برج و هفت بارو داشت، به معنای آن است که این شهر برج و باروهای بسیار داشت. هفت آسمان و هفت دریا و هفت کشور، به معنای آسمان ها و کشور ها و دریاهای بزرگ است نه هفت آسمان و هفت دریا (نه کم و نه زیاد ).

هنوز در زبان فارسی اندرز می دهند « هفت بار گز کن یک بار پارچه کن ». این جمله به معنای آن نیست که برای دقت کار و کم کردن اشتباه در اندازه گیری یا هر کار دیگری باید درست ۷ بار آزمایش کرد، نه شش یا هشت بار. در اینجا هم هفت به معنی «بسیار» است. عدد۱۳ هم چنین سرنوشتی دارد…

تعدادی از مشهورترین 7 های جهان عبارتند از:


هفت طبقه بهشت:
بر اساس آیات قرآن و مفسران احادیث، بالاترین درجه سعادت معنوی، ورود به طبقه هفتم بهشت است. مسلمانان به وجود هفت طبقه یا مرحله آمرزش و بهشتی شدن اعتقاد دارند. این طبقات هفتگانه همانهایی هستند كه طی شده است.

هفت گناه كبیره:
هفت گناه كبیره گناهانی هستند كه در زمان تاریخ بسیار قدیم رهبانیت مسیحی مشخص شده و در قرن ششم میلادی توسط پاپ گرگوری اول یا گرگوری كبیر در یك دسته قرار گرفته اند. این گناهان عبارتند از: تكبر، طمعكاری، شهوت در معنای تمایل بیش از حد یا نامشروع جنسی، حسادت، شكم پرستی كه معمولا مستی نیز در آن منظور میشود و تنبلی. همف گناه كبیره از موضوعات مورد علاقه در وعظ و خطابه ها، نمایشنامه های اخلاقی و هنر اروپای قرون وسطی بوده است.

هفت كلمه آخر:
هفت كلمه آخر، به آخرین جمله حضرت عیسی بر صلیب اشاره دارد. این كلمات از این قرارند:
خدای من، چرا مرا به خود واگذاشتی؟

هفت علم انسانی ( علوم سبعه ):
طبقه بندی آزاد موضوعاتی كه از قرن پنجم میلادی به بعد، دربرگیرنده برنامه آموزشی غرب در قرون وسطا بود. به نظر میرسد كه نام "علوم انسانی" برگرفته از رساله "سیاست" ارسطو باشد كه در آن از "شاخه هایی از دانش كه شایسته انسان آزاد است" ، یعنی دانش اولیه ای كه برای یك شهروند با تحصیلات مناسب لازم است، سخن گفته است. این علوم عبارتند از علوم سه گانه: دستور زبان ( ادبیات ) ، علم بیان و دیالكتیك ( مباحثه و مكالمه ) و علوم چهارگانه كه پیشرفته تر بوده و از این قرارند: حساب، هندسه، موسیقی و نجوم.

عجایب هفتگانه طبیعی:
كوه اورست در مرز نپال و چین، آبشار ویكتوریا در آفریقا، گرند كنیون
Grand Canyon
آمریكا، ساحل مرجان بزرگ استرالیا، سپیده دم شمالی قطب شمال، آتشفشان و پاریكوتین
Paricutin
در مكزیك و بندر ریو دوژانیرو برزیل.

هفت مرد فرزانه:
نامی كه در سنت یونانی به هفت تن از سیاستمداران، قانونگذاران و فیلسوفان قرن 7 و 6 قبل از میلاد داده شد. این فرزانگان عبارتند از: "سولون" قانونگذار یونانی، "تالس" فیلسوف اهل میلتوس، "پیتاكوس" فرمانده نظامی اهل میتیلن، "كلئوبولوس" فیلسوف اهل رودس، "شیلون اسپارتی" از ناظران شاه، "بیاس" فرزانه ترین هفت فرزانه، اهل پری ین و"پریاندر" حاكم مستبد كورنتی.

هفت دریا:

شامل دریاهای قطب شمال و قطب جنوب، اقیانوس آرام شمالی و جنوبی، اقیانوس اطلس شمالی و جنوبی و اقیانوس هند.

هفت حس:
بر اساس تعلیمات باستانی، روح انسان یا "بدن مقدس درون" او مركب از هفت خاصیت است كه هر یك تحت تاثیر یكی از سیارات هفتگانه اند. "آتش" موجب زندگی، "خام" به وجود آورنده توانایی احساس كردن، "آب" موجب قدرت بیان، "هوا" حس چشایی، "مه" موجد حس بینایی، "گلها" به وجود آورنده حس شنوایی و " باد جنوب" به وجود آورنده حس بویایی.

هفتمین پسر از هفتمین پسر:
همانطور كه گفتیم هفت جادویی ترین اعداد است و در معرفت قومی، هفتمین فرزند پسر از هفتمین پسر یك خانواده با نیروهای قدرتمند جادویی و شفادهندگی متولد میشود. او پیشگو است و از قدرت های عجیبی برخوردار است.

عجایب هفتگانه قرون وسطی:
آمفی تئاتر روم، كاتاكومبهای (سرداب) اسكندریه مصر، دیوار بزرگ چین، استون هنج در ویلتشایر انگلستان، برج كج پیزا، برج چینی (از جنس چینی) نانكینگ، مسجد ایاصوفیه در استانبول.

هفت و…
نزد بسیاری از اقوام عهد باستان «هفت» عدد ویژه ای بود. در فلسفه و نجوم مصریان و بابلی ها، عدد هفت به عنوان مجموع هر دو زندگی، سه و چهار، جایگاه ویژه ای داشت.(پدر و مادر و فرزند؛ یعنی سه انسان، پایه و اساس زندگی هستند و عدد چهار مجموع چهار جهت آسمان و باد است.)

ایرانیان قدیم در آیین زرتشت، اهورامزدا را مظهر پاکی میدانستند و برای او هفت صفت را بر می شمردند و در مقابل او اهریمن را پدید آورنده ی پلیدیها می دانستند و می گفتند در پیرامون اهورامزدا فرشتگانی هستند که مظاهر صفات حسنه هستند و برای احترام به آن ها که اول هرکدامشان سین بود هنگام سال تحویل سفره می گستراندند و هفت قسم خوراکی که نام هریک با سین شروع می شود: سیر، سرکه، سیب، سماق، سمنو، سنجد، سکه، و سبزی را سر سفره می گذاردند که به سفره ی هفت سین معروف بود.

برای فیلسوف و ریاضیدان یونانی«فیثاغورث» نیز عدد هفت، مفهموم ویژه ی خود را داشت که از مجموع دو عدد سه و چهار تشکیل می شود: مثلث و مربع نزد ریاضیدانان عهد باستان اشکال هندسی کامل محسوب می شدند، از این رو عدد هفت به عنوان مجموع سه و چهار برای آن ها عدد مقدسی بود. علاوه بر این در یونان هر هفت سیاره را خدایی میدانستند : سلن، هیلیوس،آرس،هرمس، زئوس، آفرودیت و کرونوس.

یهودیان قدیم نیز برای عدد هفت معنای ویژه ای قایل بودند. در کتاب اول عهد عتیق (تورات) آمده است که خداوند جهان را در شش روز خلق کرد، در روز هفتم خالق به استراحت پرداخت. موسی در ده فرمان خود از پیروانش می خواهد که این روز آرامش را مقدس بدارند(روز شنبه و روز تعطیل یهودیان). علاوه بر این در آن کتاب مقدس هفت با عنوان عدد تام و کامل نیز استعمال شده است. از آن زمان عدد هفت نزد یهودیان و بعد ها نیز نزد مسیحیان که عهد عتیق را قبول کردند، به عنوان عددی مقدس محسوب می شد.

به این ترتیب بود که از دوران باستان هفتگانه های بیشماری تشکیل شدند: یونانیان باستان همه ساله هفت تن از بهترین هنرپیشگان نقش های سنگین و غمناک و نقش های طنز و کمدی را انتخاب میکردند. آن ها مانند رومی های باستان به هفت هنر احترام میگذاشتند. روم بر روی هفت تپه بنا شده بود. در تعلیمات کلیسای کاتولیک هفت گناه کبیره(غرور، آزمندی، بی عفتی، حسد، افراط، خشم و کاهلی) و هفت پیمان مقدس(غسل تعمید، تسلیم و تصدیق، تقدیس و بلوغ، ازدواج، استغفار و توبه، غسل قبل از مرگ با روغن مقدس، در آمدن به لباس روحانیون مسیحی) وجود دارد.

برای پیروان محمد(ص) آخرین مکان عروج، آسمان هفتم محسوب می شود. در بیست و هفتم ژوئن هر سال، روز «هفت انسان خوابیده » مسیحیان یاد آن هفت برادری را که در سال ۲۵۱ بعد از میلاد، برای عقیده و ایمان خود، زنده زنده لای دیوار نهاده شده و شهید شدند، گرامی می دارند؛ مردم عامه می گویند که اگر در این روز باران ببارد، به مدت هفت هفته بعد از آن هوا بد خواهد بود، آن گاه انسان باید هفت وسیله ی مورد نیازش را بسته بندی کند و با چکمه های هفت فرسخی خود به آن دورها سفر کند.

صور فلکی خوشه ی پروین یا ثریا به عنوان «هفت ستاره» معروف است، در حالی که حتی با چشم های غیر مسلح میتوان در این صورت فلکی تا یازده ستاره را دید. عرفای بزرگ عشق و وصال را در هفت مرحله و هفت وادی نشان داده اند و فاصله ی بین هستی و تباهی را پنچ مرحله دانسته اند.

در افسانه ها نیز با هفت سحر آمیز برخورد می کنیم: هفت هری پاتر (قسمت هفتم)،سوار ریش آبی هفت همسر داشت، سفید برفی با هفت کوتوله پشت هفت کوه زندگی می گرد و افسانه ی اژدهای هفت سر…

علاوه بر این می توان به هفت پلکان مقبره کورش بزگ،هقت اقلیم، هفت اورنگ، هفت دفتر شاهنامه، هفت پیکر، هفت هیکل، هفت گناه کبیره، هفت خان رستم، هفت الوان، هفت گنج، هفت رکن نماز،هفت تحلیل و هفت طواف (در اعمال حج)، هفت قبله(مکه، مدینه،نجف،کربلا،کاظمین،سا مرا،مشهد) و… اشاره کرد و به این ترتیب بود که تعداد بیشماری هفتگانه در دنیا بوجود آمد و به عدد هفت تقدس خاصی بخشید



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 12:52 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

این درختی است که سیب اش بر سر نیوتن افتاد و نخستین جرقه کشف جاذبه بر سر نیوتن افتاد.

 


این درخت رو سال هاست از مواظبت میکنن
خیلی جالبه
وقتی که فکر میکنین که سیب این درخت عامل پیدایش جاذبه شد خیلی جالب میشه برامون!!



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 12:50 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

و لقد ترکناها آیة فهل من مدّکر(سوره قمر، آیه 15)


"و ما آنکشتی را محفوظ داشتیم تا آیت عبرت شود، پس کیست که پند گیرد؟"


در سال ۱۹۵۹، یک خلبان ترک، براساس مأموریت محول شده، چندین عکس هوایی برای مؤسسه ژئودتیک ترکیه برداشت.

هنگامی که مأموریت به پایان رسید، در میان عکس های او تصویری جلب نظر می کرد که بیشتر شبیه یک قایق بود تا چیزی دیگر،
قایقی بزرگ که بر سینه تپه ای، در فاصله بیست کیلومتری کوههای آرارات آرمیده بود.

تصویر هوایی از فسیل کشتی که محل آسیب دیدگی ناشی از برخورد به یک صخره در آن مشخص است. بلافاصله پس از مشاهده این تصویر، تعدادی از متخصصان، علاقه مند به پیگیری شدند. دکتر براندنبرگ از دانشگاه ایالتی اوهایو یکی از این علاقه مندان بود. او کسی بود که قبلاً در زمینه کشف تأسیسات روی زمین از طریق هوا، مطالعات دانشگاهی داشت و پایگاههای موشکی کوبا را در دوران کندی کشف کرده بود.




دکتر واندنبرگ با دقت عکس ها را مورد مطالعه قرار داد و اظهار کرد: «من هیچ شکی ندارم که شیء موجود در عکس های هوایی یک کشتیاست. من تا به حال در طول مدت فعالیتم، هرگز چنین شیء عجیبی در یک عکس هوایی ندیده بودم.» پس از آن یک گروه کاوشگر آمریکایی نیز به منطقه مورد نظر اعزام شد، ولی حتی با انجام تحقیقات کوتاه مدت، نتوانست اطلاعات قابل توجهی بدست آورد.

۱۷ سال از آخرین تحقیقات در منطقه گذشت و هیچ اکتشافی تا سال ۱۹۷۶ انجام نگرفت. در سال ۱۹۷۶ یک باستان شناس آمریکایی به نام «ران ویت» تحقیقات جدید خود را در منطقه آغاز کرد. او بسیار زود دریافت که این شیء قایق مانند، بسیار بزرگتر ازحدی است که قبلاً تصور می کرد. او بزودی با انجام محاسبات دقیق دریافت که طول این شیء عظیم الجثه بلندتر از طول یک زمین بازی فوتبال و اندازه آن به بزرگی یک ناو جنگی است که کاملاً در زمین دفن شده است. اما کشتیکشف شده در زیر گل و لای قطوری دفن شده بود و بسختی به جز از ارتفاع قابل رؤیت بود.

به دلیل همین عدم مشاهده دقیق از سطح زمین، امکان هر تحقیقی غیر ممکن بود. از سوی دیگر جسم کشف شده آنقدر بزرگ و سنگین بود که هر گونه اقدامی را در وهله اول عقیم می ساخت. «ران وایت» و گروه همراهش که مشتاقانه کار را پیگیری می کردند، به جایی رسیدند که تنها وقوع یک حادثه عجیب و نادر می توانست راهگشای کار آنها باشد:

«زمین لرزه!» آنها متوجهشدند که حرکت دادن و در آوردن جسم مذکور از درون زمین، به دلیل ابعاد وسیع و بزرگ آن غیر ممکن است و تنها با یک لرزش زمین، این شیء می تواند از دل خاک سر در آورد و مورد کاوش قرار گیرد.

از تحقیقات ران ویت مدت زیادی نگذشته بود که در ۲۵ نوامبر سال ۱۹۷۸، وقوع زمین لرزه ای در محل، باعث شد تا کشتی مزبور به طور شگفت آوری از دل کوه بیرون بزند و سطح زمین اطرافش را به بیرون براند. بدین ترتیب دیواره های این شیء، شش متر از محوطه اطرافش بالاتر قرار گرفت و برجسته تر شد.

بدنبال این زمین لرزه، ران وایت ادعا کرد که شیء مذکور می تواند باقیمانده کشتینوح باشد. سپس بدبینی ها به خوش بینی مبدل و این سؤال ها مطرح شد: «اگر این جسم عظیم قایقی شکل به طول یک زمین فوتبال، در ارتفاع ۱۸۹۰ متری کوههای آرارات، کشتینوح نیست، پس چه چیز می تواند باشد؟ و اگر جسم کشتینوح است، آیا طوفان نوح واقعاً بوقوع پیوسته است؟… آیا ما شاهد بقایای کشتی افسانه ای حضرتنوح که در کتب مقدس ادیان جهان از آن صحبت شده است، هستیم؟»







نی‌!» کشتی نوح: اسکلت فلزی، بدنه چوبی

آزمایشات دانشمندان وجود قطعات آهن را در فواصل منظم و معین در ساختار کشتی تأیید کرده است. باستان شناسان با کشف رگه ها و تیرهای باریک آهنی، الگویی ترسیم کرده اند که حاصل کار به صورت نوارهای زرد و صورتی بر روی کشتی علامتگذاری شد. آنها همچنین گره ها و اتصالات آهنی محکم و برجسته ای را یافته اند که در ۵۴۰۰ نقطه کشتی بکار رفته اند.




نوارهای مشخص شده خطوط آهنی با آرایش منظم اسكلت كشتی می باشد..

تصویر برداری های راداری نشان داده که در محل تصادم
کشتی با صخره به هنگام فرود آمدن یا به عبارت دیگر به گل نشستن، نوارهای آهنی یا تیرهای فلزی کج شده اند. آنها می گویند که استفاده وسیع و همه جانبه از فلزات در ساختکشتیخارج از حد تصور ماست.

و اصنع الفلک باعیننا و وحینا (سوره هود، آیه۳۷)



تصویر رادار اسكن از كشتی نوح

به نظر می رسد که تکنولوژی پیشرفته و رشدیافته ای در آن دوران وجود داشته که به هر حال حضرتنوح (ع) توانسته از آن بهره مند شود. تکنولوژی و تمدنی که ذهن ما را از تمرکز بر روی بناها و اماکن منحصر به فرد در نقاط مختلف دنیا به این نقطه از جهان معطوف می کند.

اکتشافات زمانی جالبتر
شد که باستان شناسان توانستند طرح مشبکی حاصل از تقاطع تیرهای فلزی افقی و عمودی بکاررفته در بدنه کشتی بدست بیاورند. تصاویری که نشان می دهند ۷۲ تیر فلزی اصلی در هر طرف کشتی به کاررفته است.

به نظر می رسد که برای هر چیزی طرح و الگویی وجود داشته است. وجود اتاقها و فضاهای کوچک و بزرگ در طبقات مختلف، نظریه وجود طرح مهندسی پیشرفته را تأیید می کند. در طول تحقیقات، بررسیهایی در مورد تعیین طول، عرض و قطر
کشتی انجام گرفته است که متخصصان را قادر ساخته تا از جزییات کف کشتی، ساختمان و الگوی اولیه و مواد تشکیل دهنده آن اطلاعاتی بدست آورند. دستیابی به چنین کشفیاتی مبهوت کننده بود، چرا که در بسیاری از مواقع، درک واقعیت کشف شده از حد تصور خارج بود.

کشف یک لایه غلافی و کپسولی شکل در داخل
کشتی از این جمله بود که در واقع کشتی را به دو لایه یا پوسته اصلی مجهز می کرد. این آزمایشات، وجود دیوارهای داخلی کشتی، حفره ها، اتاقها و دهلیزها و همچنین وجود دو مخزن بزرگ استوانه ای را تأیید کرد. در این آزمایشها که به «رادار اسکن» یا «اسکن های راداری» معروفند، معلوم شد که دو مخزن استوانه ای بزرگ که هر کدام چهار متر و ۲۰ سانتی متر بلندی و هفت متر و بیست سانتی متر عرض داشته اند و به دور هر یک از آنها کمربندی فلزی نصب شده بود، در نزدیکی تنها در ورودی کشتی وجود داشته اند. در یکی از آزمایشات رادار اسکن که به درخواست استاندار استان آگری ترکیه انجام شد، معلوم شد که جنس بدنه کشتی از سه لایه چوب به هم چسبیده تشکیل شده است. این سه لایه با مواد محکم چسبنده، بهم چسبیده بودند.







قطعات كاملاً سنگی شده از قسمتهای چوبی كشتی كه آثار حجاری و برش خوردگی دارند.


در سال ۱۹۹۱، یک عدد میخ پرچ فسیل شده با حضور ۲۶ نفر محقق در بقایای کشتی کشف شد. تجزیه و تحلیل ترکیبات این میخ وجود آلیاژهای آلومینیوم، تیتانیوم و برخی از دیگر فلزات را تأیید کرد.


این در حالی است که گمان می رفت در زمان
حضرتنوح، آهن و آلومینیوم هنوز به مرحله کشف و استخراج نرسیده باشد. آیا ما نیازمند بازنگری در تاریخ استفاده و استخراج بشر از فلزات هستیم؟



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 12:48 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |
دوقلوی زمین کشف شد

منجمان وجود سیاره ای شبیه به زمین در "ناحیه قابل سکونت" اطراف یک ستاره که بی شباهت به خورشید نیست را تایید کرده اند.

این سیاره که "کپلر 22- بی" نامگذاری شده حدود 600 سال نوری از ما فاصله دارد و تقریبا دو و نیم برابر زمین است. دمای آن 22 درجه سانتیگراد تخمین زده می شود.

تاکنون سیاره ای تا این اندازه شبیه به زمین در این فاصله پیدا نشده بود با این حال این تیم هنوز نمی داند که آیا این سیاره عمدتا از چه جنسی تشکیل شده - سنگ، گاز یا مایع.

دوقلوی زمین کشف شد

در جریان کنفرانسی که این نتایج در آن اعلام شد، تیم تلسکوپ کپلر گفت 1094 سیاره تازه را شناسایی کرده است.

تلسکوپ فضایی کپلر برای رصد همزمان بخش ثابت و پهناوری از آسمان شب طراحی شده به طوری که 150 هزار ستاره در میدان دید آن قرار می گیرند.

این تلسکوپ آنقدر حساس است که می تواند عبور یک سیاره از برابر ستاره مرکزی را ردیابی کند؛ گذری که باعث افت نور ستاره به مقدار خیلی خیلی کم می شود.

وظیفه کپلر ردیابی این تغییرات بسیار خفیف در ستاره مرکزی است که در رصدهای بعدی توسط کپلر و سایر تلسکوپ های فضایی و زمینی تایید می شود.

کپلر 22- بی یکی از 54 نامزدی بود که تیم کپلر در ماه فوریه گزارش کرده بود و اولین سیاره ای است که وجودش توسط سایر تلسکوپ ها تایید می شود.

کپلر 22- بی در مقایسه با فاصله زمین از خورشید، حدود 15 درصد به ستاره خود نزدیکتر است و سال آن 290 روز است.

با این حال خورشید آن 25 درصد انرژی کمتری تولید می کند که باعث می شود این سیاره بتواند آب مایع را حفظ کند.

تیم کپلر مجبور بوده است منتظر سه بار عبور این سیاره از برابر ستاره مرکزی شود تا موقعیت آن را از یک به اصطلاح "نامزد" سیاره بودن به "تایید شده" ارتقا دهد.

ویلیام بوروکی محقق اصلی کپلر در مرکز تحقیقات آمس ناسا گفت: "با کشف این سیاره بخت به ما لبخند زد. اولین گذر فقط سه روز پس از آنکه ما تلسکوپ کپلر را آماده کار اعلام کردیم روی داد. ما سومین گذر تعیین کننده را در جریان تعطیلات سال 2010 ردیابی کردیم."

 

دوقلوی زمین کشف شد

این نتایج در جریان اولین کنفرانس علمی تلسکوپ کپلر اعلام شد.



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 12:47 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

عجایب هفتگانه جدید طرحی بود که در آن برای به روز رسانی عجایب هفتگانه جهان باستان تلاش شد. یک نظرسنجی برای تعیین میزان رواج و محبوبیت این عجایب و انتخاب برترین‌ها توسط برنارد وبر سوئیسی-کانادایی تدارک دیده شد و توسط بنیاد نیو۷واندرز (New۷Wonders) که ریشهٔ سوئیسی داشته و تحت کنترل دولت است، سازمان یافت. در نهایت عجایب جدید در تاریخ ۷ ژوئیه سال ۲۰۰۷ در لیسبون اعلام شدند.

بنیاد نیو۷واندرز ادعا کرد که بیش از ۱۰۰ میلیون رای از طریق اینترنت و یا تلفن دریافت شد. این درحالی بود که هیچ مانعی برای جلوگیری از دادن چند رای در نظرسنجی در نظر گرفته نشده بود و روزنامهٔ لوس‌آنجلس تایمز آن را «قطعاً غیرعلمی» خواند.[۱] به گفته جان زاگبی، موسس و مدیرعامل شرکت یوتیکا (Utica)، نظرسنجی بنیاد نیو۷واندرز "بزرگترین نظر سنجی" ثبت شده است.



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 12:28 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

عجایب هفت‌گانه، به هفت اثر برتر معماری و مجسمه سازی دوران باستان اطلاق می‌شود. این هفت اثر ظاهراً اولین بار توسط یک فنیقیایی یونانی‌الاصل به نام آنتیپاتروس در قرن دوم پیش از میلاد در یک کتاب ثبت شده‌است. مشخص نیست که این فرد خودش این آثار را دیده‌است یا نه. به هر حال آنچه مسلم است این است که وی در زمانی می‌زیسته که تمام این شاهکارهای هنری سالم و موجود بوده‌اند و او نمی‌خواست ویرانه‌ها را به هم عصران خود معرفی کند.

نکته دیگر در مورد این آثار انتخاب عدد هفت برای تعداد آنهاست. دلیل این امر هم مقدس بودن این عدد است. عدد هفت چه در گذشته و چه در حال، برای انسان محترم و مقدس بوده بطوریکه تقریباً در هر گونه تقسیم بندی به این عدد توجه شده‌است.

عجایب هفتگانه از چپ به راست بالا به پایین:هرم بزرگ جیزه، باغهای معلق بابل، نیایشگاه آرتمیس، تندیس زئوس، آرامگاه هالیکارناسوس، تندیس غول‌پیکر رودس و فانوس دریایی اسکندریه

تهیه فهرست کامل عجایب هفت گانه در اصل حدود سده دوم پیش از میلاد کامل شده‌است و اولین اشاره به تهیه این مجموعه مکتوب در کتاب تاریخ هرودوت آمده‌است که به سده ۵ پیش از میلاد مربوط برمی‌گردد.

چندین دهه بعد از آن، تاریخ نگاران یونانی درباره بزرگ‌ترین بناهای تاریخی دوران خود شروع به نوشتن کردند. از جمله کالیماکوس (Callimachus) - که در ۳۰۵ تا ۲۴۰ قبل از میلاد می‌زیست - سر کتابدار کتابخانه اسکندریه، «مجموعه‌ای از عجایب جهان» را تهیه کرد. امروزه، تنها چیزی که درباره این مجموعه می‌دانیم، همین عنوان آن است و بس، به این دلیل که این کتاب نیز در آتش‌سوزی بزرگ کتابخانه اسکندریه از بین رفت.

فهرست نهایی عجایب هفت گانه در قرون وسطا تکمیل شد. این فهرست شامل چشمگیرترین بناهای تاریخی جهان باستان بود که از بعضی، شواهد بسیار اندکی در دست بود و تعدادی نیز اصلاً باقی نمانده بودند. آثار کنده کاری هنرمند هلندی مارتن ون هیمسکرک (Marten Van Heemskerck) و کتاب تاریخ معماری یوهان فیشر ارلاخ (Johann Fischer von Erlach) از قدیمی‌ترین منابعی هستند که در آن به این فهرست عجایب هفت گانه اشاره شده‌است.

از زمانهای بسیار قدیم تا کنون، فهرست‌های متعدد و متفاوتی از عجایب هفتگانه به نگارش درآمده‌است. فهرست اروپا-محور مذکور بدین قرار است:

عجایب سال ساخت سازنده تاریخ ویران‌شدن علت ویرانی موقعیت کنونی
هرم بزرگ جیزه ۲۵۸۴-۲۵۶۱ قبل از میلاد مصر باستان همچنان موجود مجموعه اهرام جیزه، مصر
باغ‌های معلق بابل حدود ۶۰۰ قبل از میلاد (احتمال افسانه بودن) تمدن بابل بعد از اولین قرن قبل از میلاد مسیح توفان شن حله، استان بابل، عراق، یا نینوا، نینوا استان، عراق
نیایشگاه آرتمیس ۵۵۰ قبل از میلاد لیدیه، هخامنشیان، یونان باستان ۳۵۶ قبل از میلاد (به وسیله هرستراتوس)
۲۶۲ پس از میلاد (به وسیله گوت‌ها)
آرسون به وسیله هرستراتوس، غارت نزدیک سلکوک، استان ازمیر، ترکیه
تندیس زئوس در المپیا ۴۶۶-۴۵۶ قبل از میلاد (معبد) ۴۳۵ قبل از میلاد (مجسمه) یونان باستان قرن ۵ و ۶ بعد از میلاد آتش المپیا، یونان
آرامگاه هالیکارناسوس ۳۵۱ قبل از میلاد کاریایی‌ها، سلوکیان، یونان باستان به وسیله بعد ازمیلاد ۱۴۹۴ ساختمان اصلی به علت سیل از بین رفت. بودروم، ترکیه
غول رودس ۲۹۲-۲۸۰ قبل از میلاد یونان باستان ۲۲۶ قبل از میلاد زلزله رودس، یونان
فانوس اسکندریه ۲۸۰ قبل از میلاد مصر هلنی، (یونان باستان) بعد از میلاد ۱۳۰۳-۱۴۸۰ زلزله اسکندریه، مصر

 


 



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 12:20 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

 مغناطیس

 

 

ميدان مغناطيسي   

 ميداني است كه دور يك آهن روبا وجود دارد.در اطراف زمين هم ميداني وجود دارد كه براثر نيروي مغنا طيسي خود زمين به وجود آمده است.

ويليام گيلبرت

هر كس تا به حال در محيط باز از يك قطب نما براي جهت يابي استفاده كرده باشد مي داند كه رابطه اي بين زمين و آهن ربا ها وجود دارد .در قرن هفدهم ميلادي يك پزشك اينگليسي به نام ويليام گيلبرت ثابت كرد قطب نما به اين دليل كار  مي كند كه زمين خود مانند يك آهن رباي بزرگ است و دو قطب ان نزديك قطب هاي شمال و جنوب جغرافيا قرار داردند.

گيلبرت  فكر مي كرد  كه آهن رباي عظيمي در درون زمين موجود است ،ولي امروز بيشتر دانشمندان مي دانند كه واقعيت بسيار پيچيده تر از اين است.

مگنتوسفر

 در درون زمين دو هسته ي كاملا متفاوت وجود دارد. هسته ي دروني توده جامدي از آهن ونيكل است و دور آن را هسته خارجي مذابي گرفته است  كه آن هم از آهن ونيكل تشكيل شده است. هنگامي كه  كره زمين مي چرخد ،اين دو هسته با سرعت هاي متفاوتي به دور خود مي چرخند.تفاوت حركت اين دو هسته بسيار رسا نا ،نو عي جريان الكتريكي ايجاد ميكند.اين جريان هم مانند چرخش الكترون ها به دور خود، ميدان مغنا طيسي ايجاد مي كند كه بر كل سياره زمين اثر مي گذراند.تاثير اين ميدان نه تنها بر سطح زمين ديده مي شود ، بلكه تا هزاران  كيلومتر هم در فضا گسترش مي يابد.اين منطقه فضايي را مگنتو سفر مي گويند.

 واحد هاي مغناطيسي

 شدت ميدان مغناطيسي را با واحدي به نام گاوسGaussاندازه مي گيرن كه از نام ريا ضي دان الماني ، كارل فريد ريش گاوس(1855_1777) گرفته شده است. شدت ميدان مغناطيسي زمين در سطح آن حدود 5/0گاوس است .به ده هزار گاوس ، تسلا مي گويند. قوي ترين آهن ربا هاي دنيا آهن ربا هاي پانسي  هستند كه مي توانند ميدان هايي مغنا طيسي به شدت تقريبا" 1000تسلا توليد كنند كه چند ميليونيوم ثانيه بيشتر دوام ندارند .اين ميدان مغناطيسي حدود بيست ميليون بار از ميدان مغنا طيسي زمين قوي تر است!

باكتري مغناطيسي

باكتري اكواسپير يليوم مگنتو كتيكوم Aquaspirillum magnetotacticum چشم ندارد ، ولي مي تواند به كمك ميدان مغناطيسي زمين  راهش را به سوي منابع غذايي كه در عمق باتلاق هاي آب شور قرار دارند ، پيداكند .دانشمندان كشف كرده اند كه اعضاي اين گونه جانوري در سلول هايشان زنجيره هاي ريزي از مانيتيت  دارند كه  جهت ميدان مغناطيسي زمين را تشخيص مي دهند.اين باكتري نه تنها مي داند شمال در كدام طرف است،  بلكه براي يافتن جهت روبه پايين ، يعني جهتي كه به منبع غذايي اش مي رسد، نيز از ميل مغناطيسي استفاده مي كند .

باستان شناسي مغناطيسي

ميدان مغناطيسي زمين ،منظم و پايدار نيست ، بلكه با گذشت سالها در يك محل معين ، مقدار متوسط زاويه انحراف و ميل تغيير مي كند .اين انحراف محور مغناطيسي و در نتيجه ، تغييرات زاويه انحراف و زاويه ميل در يك محل نسبت به زمان ، شاخه جديد را در (( باستان شناسي )) به نام (( باستا نو مغناطيسي )) ايجاد كرده است كه توسط آن ، عمركوره ها ، اجاقها و آتشكده هاي قديمي تعيين مي شود .اساس كار ، مبتني بر اين است كه بيشتر خاك رسهايي كه اين اجسام از آن ساخته شده اند، حاوي مقدار كمي مواد مغناطيسي اند . سمت گيري اين مواد مغناطيسي ، با گرم شدن در موقع استفاده عادي تثبيت شده است . با مقايسه جهت فعلي ميدان مغناطيسي زمين با جهت ميدلن مغناطيسي مواد، مي توان قدمت باستاني تقريبي آنها را تعيين كر.در مقيانس طولاني تر زمان (دوران زمين شناسي) ،شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد محور مغناطيسي زمين درمدت چهار ميليون سال گذشته ، نه بار كاملا ّتغيير جهت داده است .اين شواهد ، مبتني بر اندازه گيري هاي خاصيت مغناطيسي(ضعيف ) تثيبت شده در تخته سنگ هایي با عمر زمين شناسي معين هستند.

 سنگ مغناطيس و كهربا

سنگ مغناطيس وكهربا، دو ماده طبيعي هستند  كه از زمان هاي قديم ،مورد توجه مردم بوده اند. سنگ مغناطيس ، ماده اي معدني است خواص غير عادي داشته و آهن را جذب مي كند اگر قطعه اي از اين سنگ ، آويزان يا شناور باشد ، آن قدر مي چرخد تا تقريبا" در امتداد شمال و جنوب قرار گيرد. نخستين توصيف نوشتاري ، از كاربرد سنگ مغناطيس بعنوان قطبنما در دريا نوردي كشورهاي غربي ، به اواخر قرن يازدهم ميلادي مربوط مي شود.

مواد مغناطيسي و غير مغناطيسي

پس از پيدايش آهنربا ، دانشمندان به اين فكر افتادند كه آيا آهنربا مواد ديگري غير از آهن را نيز مي تواند جذب كند . پس از بررسي هاي زياد ، معلوم شد كه آهنربا دو عنصر ديگر به نام نيكل و كبالت را نيز مي تواند جذب كند. در نتيجه ، آهنربا مي تواند سه عنصر آهن )Fe) نيكل (Ni) كبالت Coو آلياژهاي آنها را به خود جذب كند كه به اينها مواد مغناطيسي و بقيه مواد كه از خود خاصیت مغناطيسي نشان نمي دهند ، مواد غير مغناطيسي مي گويند ؛ مانند مس ، آلومينيوم ،چوب ، شيشه ، پارچه و ...( در واقع دو عنصر گادوليبوم و ديسپرزيوم نيز خاصیت آهنربايي از خود نشان مي دهند ، اما عملا" كاربرد كمتري دارند. )

 هانس كريستناورستد

 (ولادت:1777م/1156ش -درگذشت 1851م/1230ش)

  ((اورستد ))استادفيزيك

 دانشگاه ((كپنهاك))در دانمارك بود. او باآزمايش معروف خود ،يعني اثر جريان بر ق بر عقربهي مغناطيسي ، ارتباط بين جريان برق و مغناطيس رابه طور رسمي اعلام كرد.

 حوزه مغناطيس

 در مواد فرو مغناطيس، به طور طبيعي دو قطب هاي مغناطيسي در فضاهاي بسيار كوچك، كاملا با هم هم خط هستند؛ اما در مجموع ، جهت خاصي پيدا نمي كند ؛ ولي اگر تحت تاثير ميدان خارجي قرار گيرند ، حوزه هاي هم خط، بزرگ تر شده و از خود خاصيت مغناطيسي نشان مي دهند. به اين فضاهاي كوچك كه دو قطبي هاي مغناطيسي دران كاملا باهم هم خط هستند ،حوزه هاي مغناطيسي مي گويند .

آمپر

 

آندر ه ماري امپر (1836-1775)نزديك ليون فرانسه متولد شددرآن دهكده، مدرسهاي نبودو از این رو امپر به خود آموزي پرداخت.پدراو به هنگام انقلاب فرانسه،محكوم به اعدام شد وزندگي امپر ،عميقا"متاثر از مرگ پدرش بودامپر استاد رياضيات در دانشگاه پاريس شد و در فيزيك ، رياضيات و فلسفه علم سهم بسزايي به دست آورد.

 اقيانوس اطلس،اكتبر1492

 كريستف كلمپ پس از سفري طولاني وخطرناك در اقيانوس اطلس به دنياينو(امريكا)رسيد. كلمب با اينكه قطب نمايي دركشتي خود داشت ،به آن اعتماد نكرد .او در عوض در شب هاي صاف از وضع ستاره ها براي يافتن راه استفاده مي كرد. به عبارت ديگر ،او به ماه بيش از قطب نما اعتماد داشت. كلمب ، حق داشت كه نگذارد قطب نما راهنمايش باشد چون قطب نماي او زاويه انحراف را ( كه تفاوت بين محل قطب شمال مغناطيسي و قطب شمال جغرافيايي است ) نشان نمي داد. در زمان كلمب كشتي هاي نينا ، پينتا و سانتاماريا را هدايت مي كرد ، قطب شمال مغناطيسي كمي در غرب شمال جغرافيايي قرار داشت . در حاليكه تصور مي كرد  مستقيما" به سمت غرب مي رود ، كمي به سوي جنوب غربي مي رفت.



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 11:52 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

شاید بسیاری از شما ها به دنبال تغییر وزن خود باشید !

اینبار ما راهی را به شما پیشنهاد میکنیم که نیازی به رژیم غذایی و یا ورزش ندارد بلکه تنها خرج آن سفر کردن است،سفری به سیاره ای دیگر!

ما شما را به این سفر خواهیم برد ، البته این سفر برخلاف دیگر سفر ها نیازی به صرف هزینه  هم ندارد چون این سفر در تخیل شما صورت میگرد! این سفر سفری مجازی اما جالب است ، که شما می توانید ضمن کسب تجربه هایی جدید وزن و سن خود را نیز تغییر دهید.

وسایل لازم :

 

 

تنها وسیله لازم برای این سفر مهیّج یک قلم و کاغذ است؛ هرجا که هستید این دو وسیله را به دست بگیرید و خود را برای سفر به سیارات دیگر آماد کنید؛ مطمئنم شما هم ازاین سفر لذت می برید.

طریقه محاسبه وزن:

همانطور که می دانید وزن یک جسم بر روی یک مکان (سیاره) را براساس جرم و گرانش آن مکان (سیاره) اندازه می گیرند ، بدین صورت که جرم شئ مورد نظر را در گرانش ضرب می کنند (m×g)؛ که ثابت گرانشی در زمین برابر 10 می باشد، بنابراین اگر شما بخواهید وزن خود را در سیاره فرضی y حساب کنید ابتدا باید نسبت گرانش آن سیاره را به زمین محاسبه کنید و سپس وزن خود را در گرانش سیاره  ضرب کنید، به عنوان مثال اگر گرانش سیاره فرضی y برابر با 0/6  گرانش زمین باشد  و شما بخواهید وزن جسمی 5 کیلو گرمی را در سیاره  y محاسبه کنید باید 0/6 را در 5 ضرب کنید (0/6×5=3) که در این صورت وزن جسم مورد نظر در سیاره فرضی y برابر با 3 کیلو گرم می شود.

طریقه محاسبه سن:

بدهی است که برای محاسبه سن باید مدت دوره تناوب سیاره را به دور خورشید محاسبه کرد، بنابراین اگر شما بخواهید سن موجودات را در دیگر سیارات محاسبه کنید ابتدا باید نسبت دوره تناوب سیاره مورد نظر را به زمین پیدا کرده و سپس سن خود را بر آن تقسیم کنید؛ واضح است که  دوره تناوب در زمین برابر با 1 سال (365 روز ) می باشد ؛ به عنوان مثال اگر دوره تناوب سیاره فرضی y برابر با 2 سال زمینی باشد  و شما بخواهید سن موجودی 10 ساله را در سیاره  y محاسبه کنید باید 10را بر2 تقسیم کنید (10÷2=5) که در این صورت سن موجود مورد نظر در سیاره فرضی y برابر با 5 سال می شود.

محاسبه سن و وزن در سیارات منظومه شمسی و خورشید:

چند نکته:

ü      دقت داشته باشید که وزن خود را باید بر حسب کیلوگرم و سن خود را بر حسب سال وارد کنید.

ü      توجه داشته باشید که اعداد به دست آمده به طور تقریبی است نه دقیق!

سفر به خورشید:

برای محاسبه وزن خود در این ستاره می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:

وزن شما در خورشید = وزن شما در زمین × 28

سفر به عطارد :

برای محاسبه وزن و سنّ خود در این سیاره از روش زیر استفاده کنید:

وزن شما در عطارد = وزن شما در زمین × 0/38

سنّ شما در عطارد = 0/241 ÷ سن شما در زمین

سفر به زهره(ناهید) :

برای محاسبه وزن و سنّ خود در این سیاره از روش زیر استفاده کنید:

وزن شما در زهره = وزن شما در زمین × 0/91

سنّ شما در زهره  = 0/615÷ سن شما در زمین

سفر به مریخ ( بهرام ):

برای محاسبه وزن و سنّ خود در این سیاره از روش زیر استفاده کنید:

وزن شما در مریخ = وزن شما در زمین × 0/38

سنّ شما در مریخ  = 1/88÷ سن شما در زمین

سفر به مشتری (زئوس):

برای محاسبه وزن و سنّ خود در این سیاره از روش زیر استفاده کنید:

وزن شما در مشتری = وزن شما در زمین × 2/54

سنّ شما در مشتری  = 11/86÷ سن شما در زمین

سفر به زحل( کیوان):

برای محاسبه وزن و سنّ خود در این سیاره از روش زیر استفاده کنید:

وزن شما در زحل = وزن شما در زمین × 2/54

سنّ شما در زحل  = 29/5÷ سن شما در زمین

سفر به اورانوس :

برای محاسبه وزن و سنّ خود در این سیاره از روش زیر استفاده کنید:

وزن شما در اورانوس  = وزن شما در زمین × 0/8

سنّ شما در اورانوس  =  84÷ سن شما در زمین

سفر به نپتون :

برای محاسبه وزن و سنّ خود در این سیاره از روش زیر استفاده کنید:

وزن شما در نپتون  = وزن شما در زمین × 1/12

سنّ شما در نپتون  =  168/8÷ سن شما در زمین

 

اگر می‌خواهید ببینید که سن و وزن شما در سیارات دیگر چقدر است، کافیست وارد سایتهای پايين شده و پس از وارد نمودن سن یا وزن، کلید Calculate را بزنید.

حتماً اطلاع دارید که وزن افراد در سیارات دیگر با وزن آنها در زمین متفاوت است و همچنین سن به همین شکل.

برای محاسبه سن روی تصویر سمت راست و برای محاسبه وزن روی تصویر سمت چپ کلیک نمایید.

 

                         

 



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 11:50 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

شكل فوق انطباق رسم ستاره داوود توسعه يافته و عكس يك كريستال برف را نشان مي‌دهد ، شايد شكل فوق براي ما زياد جالب نباشد ولي اين تصوير براي علاقمندان به هنرهاي زيبا ، طراحي و گرافيك فوق‌العاده جالب است ، كافي است كه محل گذر خطوط موازي را از هر شش جهت به دقت برسي كنيد و به شگفتي‌هاي اين انطباق دست يابيد . كريستال‌هاي برف در ساختار كريستالي خود ، كاملا از اين رسم هندسي تبعيت مي‌كنند و اين موضوع مربوط به زاويه پيوند شيميايي عناصر اكسيژن و هيدروژن و پيوندهاي ملكولي ( يا هيدروژني ) آب در داخل شبكه كريستالي يخ ميشود كه در مباحث بعدي در مورد زواياي پيوندهاي شيميايي و ساختار هندسي كريستال‌ها و رابطه آنها با رسم ستاره داوود توسعه يافته ، مطالبي ارايه خواهد شد . يكي از شگفتي‌هاي خلقت خداوند متعال اين است كه از اول آفرينش تا آخر خلقت ، هيچ دو كريستال برف منجمد شده شبيه به هم و يكساني را نمي‌توان يافت ، در واقع شكل اين كريستال‌ها انحصاري بوده و هيچ وقت تكرار نمي‌شوند و بينهايت شكل ميتوان براي كريستال برف تصور نمود .

 

 

در شكل فوق محل تقاطع و مسير گذر خطوط را بررسي كنيد .

 

 

به هر تعداد از كريستال‌هاي برف را كه مشاهده و برسي كنيم در نهايت به نتيجه مشابه قبلي مي‌رسيم . در واقع هيچ كريستال برف را نمي‌توان يافت كه تناسبات موجود در شكل توسعه يافته ستاره داوود را نقض كند . فقط اين موضوع را همواره بايد به ياد داشته باشيم كه با جزيي‌ترين حرارت محيطي بالاي صفر درجه اين كريستال‌ها تغيير شكل داده و ذوب ميشوند . 

 

 

اين كريستال‌ها به قدري زيبا هستند كه ذوب شدن آنها انسان را اندوهگين مي‌كند ولي ذوب شدن آنها ، حياتي نو به طبيعت مي‌دهد و اين خود تسلي بخش و باعث برطرف شدن اندوه است و از طرف ديگر اين كريستال‌ها در شكل‌ها و طرح‌هاي ديگري مجددا شكل مي‌گيرند كه تصوير آنها ميتواند ياد و خاطره قبلي‌ها را زنده كند .

 

 

همانطور كه از شكل فوق مشخص است اين كريستال 12 پر است كه پره‌ها دو به دو در كنار هم قرار گرفته‌اند . در واقع اين كريستال ، دو كريستال برف 6 پر در هم ادغام شده ( كريستال دو قلو ) است . اين كريستال دو قلو زماني بوجود مي‌آيد كه دو جوانه كريستال برف به هم چسبيده و با هم شروع به رشد كنند .

 

 



 


"        دانه‌هاي برف ، كريستالهايي از يخ هستند . كريستال يا بلور ماده‌اي است كه مولكولهاي سازنده آن به شيوه خاصي آرايش يافته‌اند كه به آن شبكه بلوري می‌گويند . مولكولهاي آب در يخ ، شبكه‌اي شش گوشه تشكيل مي‌دهند كه عكس آنها را در اين جا می‌بينيد . هر گلوله قرمز نماينده يك اتم اكسيژن است و هر ميله خاكستري يك اتم هيدروژن را نشان می‌دهد . در ازاي هر اكسيژن دو هيدروژن وجود دارد كه همان ساختمان معمول H2O است .
 

البته بايد توجه كرد كه برف ، قطرات يخ زده باران نيست . اين قطرات يخ زده يا تگرگ ، الگوي پيچيده و منظم دانه‌هاي برف را ندارند . بلورهاي برف از تراكم مستقيم بخار آب به يخ تشكيل می‌شوند كه فرآيندي است كه در ابرها روي می‌دهد . الگوي زيباي دانه‌هاي برف با رشد كريستال به وجود می‌آيد . شكل پايه و اصلي بلورهاي برف ، منشور شش گوشه‌اي است كه در شكل زير می‌بينيد :
 

 

 


اين شكل به اين دليل رخ می‌دهد كه بعضي سطوح بلور ، كه به آن وجوه رشد می‌گويند بسيار به آهستگي رشد می‌كنند . منشور شش گوشه ، دو وجه قاعده شش گوشه و 6 وجه مستطيلي دارد كه در شكل می‌بينيم . بنابراين اگر اين منشور بخواهد رشد كند دو راه برايش وجود دارد :

از راه قاعده و يا از راه وجه‌هاي جانبي و در اثر رشد شكلهاي صفحه مانند يا ستون مانند پديد خواهند آمد . اينكه كدام يك از شكلها پديد بيايند و بلور براي رشد كدام راه را انتخاب كند ، به سرعت رشد هر سطح بستگي دارد . بعضي دانه‌هاي برف همين منشورهاي شش گونه ساده هستند اما اكثر آنها شكلهاي پيچيده‌تري دارند . يعني انواع متفاوتي از بلور وجود دارد . حالا بايد ديد كه تحت چه شرايطي انواع مختلف بلور پديد می‌آيد ؟ اين نكته كليدي در درك بلورهاي برف است . اگر سعي كنيم كه اين بلورها را در آزمايشگاه و تحت شرايط معين درست كنيم ، می‌فهميم كه شكلهاي متفاوت به دما و درجه رطوبت موجود در محيط رشد بلور ، بستگي دارد . اين رفتار را در " نمودار مورفولوژي" می‌بينيم كه نشان می‌دهد كه تحت شرايط مختلف ، شكل بلور چگونه خواهد بود .
 

 



به اين نمودار توجه كنيد . شكل بلور بيش از هر چيز به دما بستگي دارد . در حوالي دماي 2- درجه سانتيگراد شكل صفحه‌اي بلورها به شكل ستوني تبديل می‌شود و دوباره در نزديكي 15- درجه سانتيگراد دوباره به شكل صفحه‌اي می‌رسيم و با رسيدن به دماي 30-  درجه شكل بلورها مخلوطي از صفحه‌اي و ستوني است . با دقت بيشتر متوجه می‌شويم كه در رطوبت پايين ، بلورهاي برف شكلهاي ساده‌تري دارند و در رطوبتهاي بيشتر به سمت شكلهاي پيچيده‌تر می‌روند . دو شكل حدي يعني سوزنهاي باريك و دراز و صفحه‌هاي پهن نازك كه در دماي 5-  و 15-  رخ می‌دهند ، هر دو در شرايط رطوبت نسبتاً بالا پديد می‌آيند . "
 

منبع : سايت تبيان



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 2:19 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

تا به حال به این فکر افتادید که نامی که  بر روی کشور ها هست چه معنی و مفهومی دارد ؟

براي دريافت فايل و دانلود روي لينك زير كليك نماييد

country_information

با ذكر صلوات بر محمد و آل محمد (ص)



تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 2:12 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |


تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:, | 19:47 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |


تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:, | 19:45 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |


تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:, | 19:35 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |


تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:, | 19:34 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |


تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:, | 19:33 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |


تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:, | 19:32 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |


تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:, | 19:31 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |


تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:, | 19:30 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |


تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:, | 19:29 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |


تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:, | 19:28 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |
صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 11 صفحه بعد